attractor

/əˈtræktər//əˈtræktə/

معنی: مجذوب کننده
معانی دیگر: مجذوب کننده

جمله های نمونه

1. For a one-dimensional flow, the only possible attractor is a stable fixed point or sink.
[ترجمه گوگل]برای یک جریان تک بعدی، تنها جذب کننده ممکن یک نقطه ثابت یا سینک است
[ترجمه ترگمان]برای یک جریان تک بعدی، تنها جذب کننده ممکن یک نقطه ثابت ثابت یا سینک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ace felt a tremor as the attractors cut in and anchored the boots to the station.
[ترجمه گوگل]آس یک لرزش احساس کرد که جاذبه‌ها وارد ایستگاه شدند و چکمه‌ها را به ایستگاه متصل کردند
[ترجمه ترگمان]Ace لرزشی را احساس کردند که attractors بریده و چکمه های خود را در ایستگاه لنگر انداخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Contemporary chaos theory talks about so-called strange attractors, which are the ordering principles within such apparently random patterns.
[ترجمه گوگل]نظریه آشوب معاصر در مورد جاذبه های به اصطلاح عجیب صحبت می کند، که اصول نظم دهی در چنین الگوهای ظاهرا تصادفی هستند
[ترجمه ترگمان]تیوری هرج و مرج معاصر درباره so به اصطلاح عجیب و غریب سخن می گوید، که اصول ترتیب در چنین الگوهای تصادفی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This paper establishes a global attractor of hemigroup produced by the initial boundary value problem of generalized convection and expansion equation.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک جاذبه جهانی نیم‌گروه را ایجاد می‌کند که توسط مسئله مقدار مرزی اولیه معادله همرفت و انبساط تعمیم یافته ایجاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک مجذوب کننده جهانی of تولید شده توسط مساله مقدار مرزی اولیه از معادله انبساط و انبساط تعمیم یافته را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I had spent time loving The Attractor Factor, which became a number one best seller.
[ترجمه گوگل]زمانی را صرف دوست داشتن The Attractor Factor کرده بودم که به پرفروش ترین کتاب شماره یک تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]زمانی را صرف دوست داشتن \"فاکتور attractor\" کردم، که به بهترین فروشنده تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As a typical application of this kind chaotic attractor, we design a new secure communication system via DSP implementation and give the experimental result.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک کاربرد معمولی از این نوع جذب کننده آشفته، ما یک سیستم ارتباطی امن جدید از طریق اجرای DSP طراحی می کنیم و نتیجه آزمایشی را ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک کاربرد معمولی از این الگوی آشفته، ما یک سیستم ارتباطی امن جدید را از طریق پیاده سازی DSP طراحی می کنیم و نتایج تجربی را ارایه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This organization's attractor is that it has a physical location and phone number.
[ترجمه گوگل]جذابیت این سازمان این است که مکان فیزیکی و شماره تلفن دارد
[ترجمه ترگمان]این الگو متعلق به سازمان است که یک موقعیت فیزیکی و شماره تلفن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A low dimension strange attractor has been found for this kind of plasma chaos.
[ترجمه گوگل]برای این نوع هرج و مرج پلاسما یک جاذبه عجیب و غریب با ابعاد کم پیدا شده است
[ترجمه ترگمان]بعد پایین، مجذوب کننده عجیبی برای این نوع از اغتشاش پلاسما یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Based on the fractal structure of strange attractor and self-affine property of time series, a method is proposed for predicting chaotic time series.
[ترجمه گوگل]بر اساس ساختار فراکتالی جاذبه عجیب و ویژگی خود وابستگی سری های زمانی، روشی برای پیش بینی سری های زمانی آشفته پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]براساس ساختار مقطعی از مجذوب کننده عجیبش و ویژگی خود - نسبت به سری های زمانی، یک روش برای پیش بینی سری های زمانی هرج و مرج پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hence, we introduce the method of reconstructing the attractor in state spaces.
[ترجمه گوگل]از این رو به معرفی روش بازسازی جاذبه در فضاهای حالت می پردازیم
[ترجمه ترگمان]در نتیجه ما روش بازسازی الگو در فضاهای دولتی را معرفی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When the chaotic quasi attractor just appears, the chaotic time sequence shows a random intersperse between laminar and turbulence phases.
[ترجمه گوگل]هنگامی که شبه جذب کننده آشفته ظاهر می شود، توالی زمانی آشفته یک پراکندگی تصادفی بین فازهای آرام و آشفته را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک شبه آشفته آشفته به نظر می رسد، توالی زمانی آشفته، یک intersperse تصادفی بین فازه ای آشفته و آشفته را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The strange attractor like helmet in Logistic mapping digital-flow chaos generator is found by simulation.
[ترجمه گوگل]جاذبه عجیبی مانند کلاه ایمنی در مولد آشوب جریان دیجیتال نقشه برداری لجستیک با شبیه سازی پیدا می شود
[ترجمه ترگمان]مجذوب کننده عجیبی مانند کلاه ایمنی در نگاشت لوجستیک و مولد هرج و مرج جریان دیجیتال با شبیه سازی بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The form of chaotic attractor as well as the performance of phase space location modulation are analysed. The system model and implementation is also described.
[ترجمه گوگل]شکل جاذب آشفته و همچنین عملکرد مدولاسیون مکان فضای فاز مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد مدل سیستم و پیاده سازی نیز شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]شکل جاذب آشفته و نیز عملکرد مدولاسیون مکان فضایی فاز تحلیل می شوند مدل سیستم و اجرا نیز شرح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Chaotic attractor has the character of infinite period. This character of chaotic solutions provides a possibility for cryptography application.
[ترجمه گوگل]جاذبه هرج و مرج دارای شخصیت دوره بی نهایت است این ویژگی راه حل های آشفته، امکانی را برای کاربرد رمزنگاری فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]Chaotic مجذوب کننده، ویژگی دوره نامحدود را دارد این ویژگی راه حل های هرج و مرج امکان کاربرد رمزنگاری را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They explore mechanisms of nature through concepts including the butterfly effect, Gaia, attractors and punctuated equilibrium.
[ترجمه گوگل]آنها مکانیسم های طبیعت را از طریق مفاهیمی از جمله اثر پروانه، گایا، جاذبه ها و تعادل نقطه گذاری کشف می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مکانیسم طبیعت را از طریق مفاهیمی چون اثر پروانه ای، گایا، attractors و تعادل نشانه گذاری کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مجذوب کننده (اسم)
attractor, fascinator, spellbinder

تخصصی

[علوم دامی] منطقه ای از یک فازی با زمان معین در سیستم دینامیکی

پیشنهاد کاربران

( در نظریه آشوب ) جاذب
attractor ( ریاضی )
واژه مصوب: رباینده
تعریف: فرمول دار
کشِشگاه

بپرس