1. he is attracted by money
او به پول گرایش دارد.
2. he was attracted by long shots, such as exploration in search of buried treasures
او جلب کارهایی می شد که احتمال کامیابی در آنها کم بود،مانند کاوش برای کشف گنج های مدفون
3. he was attracted by the prospect of spiritual redemption
نوید رستگاری روحی او را جلب کرد.
4. sherry's smile attracted manoochehr
لبخند شری منوچهر را مجذوب کرد.
5. he is more attracted to the old than to the new
او به چیزهای قدیمی بیشتر توجه دارد تا به چیزهای نو.
6. the shop's colorful wares attracted me
کالاهای رنگارنگ مغازه مرا جلب کرد.