attitudinal


روانشناسى : نگرشى

جمله های نمونه

1. Does such an attitudinal change reflect real experiences in daily life?
[ترجمه گوگل]آیا چنین تغییر نگرشی منعکس کننده تجربیات واقعی در زندگی روزمره است؟
[ترجمه ترگمان]آیا چنین تغییر نگرشی تجربیات واقعی در زندگی روزمره را بازتاب می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Linked with this attitudinal change has been a third major plus - the Government's reform of trade unions.
[ترجمه گوگل]مرتبط با این تغییر نگرش سومین مزیت اصلی - اصلاح اتحادیه های کارگری توسط دولت بوده است
[ترجمه ترگمان]پیوند با این تغییر نگرشی سومین به همراه اصلاح دولت از اتحادیه های تجاری بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The structure of present attitudinal stances will contain implicit potentialities for the future.
[ترجمه گوگل]ساختار مواضع نگرش کنونی دارای پتانسیل های ضمنی برای آینده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]ساختار رفتار نگرشی کنونی شامل توانایی های ضمنی برای آینده خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Consequently, they may change the direction of their attitudinal expressions.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، آنها ممکن است جهت عبارات نگرشی خود را تغییر دهند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، آن ها ممکن است جهت بیان نگرشی خود را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Attitudinal differences are reinforced by what are very real differences in economic situations. . . .
[ترجمه گوگل]تفاوت‌های نگرشی با تفاوت‌های بسیار واقعی در موقعیت‌های اقتصادی تقویت می‌شوند
[ترجمه ترگمان]تفاوت Attitudinal با چیزی که تفاوت بسیار عمیقی در شرایط اقتصادی وجود دارد، تقویت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The attitudinal differences between northern and southern whites are most dramatic in smaller cities and rural areas, they say.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که تفاوت های نگرشی بین سفیدپوستان شمالی و جنوبی در شهرهای کوچکتر و مناطق روستایی بسیار چشمگیر است
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که تفاوت نگرشی بین سفید پوستان شمالی و جنوبی در شهرهای کوچک تر و مناطق روستایی بسیار چشمگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The possible stumbling blocks would be financial and attitudinal barriers to these learners.
[ترجمه گوگل]موانع احتمالی موانع مالی و نگرشی برای این یادگیرندگان خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این موانع ممکن عبارتند از موانع مالی و نگرشی برای این learners باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This makes the attitudinal and affective element of professional education especially important.
[ترجمه گوگل]این امر به عنصر نگرشی و عاطفی آموزش حرفه ای اهمیت ویژه ای می بخشد
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که عنصر نگرشی و عاطفی آموزش حرفه ای به خصوص مهم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the case of attitudinal expressions, there are reversals, as rhetorical and historical contexts change.
[ترجمه گوگل]در مورد عبارات نگرشی، با تغییر زمینه های بلاغی و تاریخی، معکوس هایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در مورد حالت های نگرشی، معکوس، به عنوان متنی بدیع و تاریخی، تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This does not make the attitudinal data any less significant.
[ترجمه گوگل]این باعث نمی شود که داده های نگرشی از اهمیت کمتری برخوردار شوند
[ترجمه ترگمان]این باعث نمی شود که داده های نگرشی کم تر قابل توجه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The means of measuring response varied from attitudinal statements to degree of penile tumescence.
[ترجمه گوگل]ابزار اندازه گیری پاسخ از اظهارات نگرشی تا درجه انبساط آلت تناسلی متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]ابزار اندازه گیری پاسخ از صورت های نگرشی به درجه tumescence penile متغیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Everyone has attitudinal issues during his puberty.
[ترجمه گوگل]هرکسی در دوران بلوغ خود دارای مسائل نگرشی است
[ترجمه ترگمان]هر کس در طی دوران بلوغ به مسائل نگرشی توجه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Often mistrust, miscommunication, stress, and attitudinal differences reduce cohesiveness, which in turn can diminish productivity.
[ترجمه گوگل]اغلب بی‌اعتمادی، عدم ارتباط، استرس و تفاوت‌های نگرشی باعث کاهش انسجام می‌شود که به نوبه خود می‌تواند بهره‌وری را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]اغلب عدم اعتماد، عدم وجود، استرس، و تفاوت های نگرشی کاهش یکنواختی را کاهش می دهند که به نوبه خود می تواند بهره وری را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The attitudinal past and progressive aspect in English, when used in sentences of requests and proposals, may have functions of flexibility and politeness.
[ترجمه گوگل]گذشته نگرشی و جنبه پیشرونده در انگلیسی، زمانی که در جملات درخواست ها و پیشنهادات استفاده می شود، ممکن است کارکردهای انعطاف پذیری و ادب داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نگرشی نگرشی و پیشرو در زبان انگلیسی، زمانی که در جملات و پیشنهادها مورد استفاده قرار می گیرد، ممکن است دارای قابلیت انعطاف و ادب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One needs to look directly for the seeds of potential attitudinal positions.
[ترجمه گوگل]شخص باید مستقیماً به دنبال بذرهای موقعیت های نگرشی بالقوه باشد
[ترجمه ترگمان]باید به طور مستقیم به دنبال بذر موقعیت های نگرشی و نگرشی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• expressing one's condition; relational

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : attitude
صفت ( adjective ) : attitudinal
قید ( adverb ) : _
attitudinal ( روان شناسی )
واژه مصوب: نگرشی
تعریف: آنچه مرتبط با نگرش است
نگرشی
حاکی از موقف، بیانگر موقف
Still, attitudinal barriers about the value of mental health care seemed to be be the biggest obstacle

بپرس