attic salt

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (often l.c.) sharp wit, skillfully phrased; Attic wit.

جمله های نمونه

1. They are in the habit of speaking with Attic salt.
[ترجمه گوگل]آنها عادت دارند با نمک آتیک صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها عادت دارند با Attic حرف بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mr. Green always speaks attic salt.
[ترجمه گوگل]آقای گرین همیشه نمک زیر شیروانی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]آقای گرین همیشه با نمک زیر شیروانی حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A talk full of attic salt is worth listening to.
[ترجمه گوگل]سخنرانی پر از نمک اتاق زیر شیروانی ارزش شنیدن دارد
[ترجمه ترگمان]یه صحبت پر از نمک زیر شیروونی ارزش شنیدن داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mr. Green always speaks with attic salt.
[ترجمه گوگل]آقای گرین همیشه با نمک زیر شیروانی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]آقای گرین همیشه با نمک زیر شیروانی حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A take full of attic salt is worth listening to.
[ترجمه گوگل]نوشیدنی پر از نمک اتاق زیر شیروانی ارزش شنیدن دارد
[ترجمه ترگمان]یه مقدار از نمک زیر شیروونی ارزش شنیدن داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yesterday Mrs Williams gave a talk to the Women's Institute on her voyages in Asia. It was full of Attic salt.
[ترجمه گوگل]دیروز خانم ویلیامز در مورد سفرهای خود در آسیا با موسسه زنان سخنرانی کرد پر از نمک آتیک بود
[ترجمه ترگمان]دیروز، خانم ویلیامز با موسسه زنان در سفره ای دریایی خود در آسیا سخنرانی کرد پر از نمک آتیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yesterday Mrs Williams gave a talk to the Women's Institute on her travels in Asia. It was full of Attic salt.
[ترجمه گوگل]دیروز خانم ویلیامز در مورد سفرهای خود در آسیا با موسسه زنان سخنرانی کرد پر از نمک آتیک بود
[ترجمه ترگمان]دیروز، خانم ویلیامز با موسسه زنان در سفرهایش در آسیا سخنرانی کرد پر از نمک آتیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

نمک آتیکایی ( بانمکیِ منسوب به اهالی ناحیه ی آتیکا در یونان که آتن را هم در بر می گرفت ) .

بپرس