attestor


گواهی دهنده گواه

جمله های نمونه

1. As a attestor of accounting information, The audit opinions expressed by CPA are concerned by the public more and more.
[ترجمه گوگل]به عنوان گواهی کننده اطلاعات حسابداری، نظرات حسابرسی بیان شده توسط CPA بیشتر و بیشتر مورد توجه عموم قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان بخشی از اطلاعات حسابداری، نظرات حسابرسی که توسط CPA بیان شد، بیشتر و بیشتر مورد توجه عموم قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To time you want as marriage attestor crow!
[ترجمه گوگل]به زمان شما به عنوان کلاغ گواهی ازدواج می خواهید!
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is our most important attestor, we must guarantee his safety !
[ترجمه گوگل]این مهمترین گواهی دهنده ماست، ما باید امنیت او را تضمین کنیم!
[ترجمه ترگمان]این مهم ترین چیز ما است، ما باید امنیت خود را تضمین کنیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The theory of misconduct responsibility of expert attestor is very convincing, so in practice, there has been deviation from the tradition.
[ترجمه گوگل]نظریه مسئولیت سوء رفتار گواهی دهنده متخصص بسیار قانع کننده است، بنابراین در عمل انحراف از سنت صورت گرفته است
[ترجمه ترگمان]نظریه مسئولیت رفتار of ماهر بسیار قانع کننده است، بنابراین در عمل، انحراف از این سنت وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. God should be our attestor to witness the wonder that we fulfilled.
[ترجمه گوگل]خدا باید گواه ما باشد تا شاهد شگفتی باشد که ما انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]خدا شاهد ما خواهد بود که شاهد این باشیم که ما به طور کامل با هم آشتی کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Draft of Advertising Regulations issued currently by the State Administration for Industry and Commerce expressly provide the liabilities of the advertising attestor .
[ترجمه گوگل]پیش نویس آیین نامه تبلیغاتی که در حال حاضر توسط سازمان صنعت و تجارت کشور صادر شده است صراحتاً تعهدات گواهی کننده تبلیغات را ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]پیش نویس مقررات تبلیغاتی که در حال حاضر توسط اداره دولتی صنعت و بازرگانی صادر شده است به صراحت مسیولیت تبلیغات تبلیغاتی را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one that certifies, one that testifies

پیشنهاد کاربران

بپرس