attenuation

/əˌtenjuˈeɪʃn̩//əˌtenjuˈeɪʃn̩/

معنی: میرایی، تضعیف
معانی دیگر: میرایی، تضعیف

جمله های نمونه

1. This was a rare opportunity to study the attenuation of strong seismic waves and thereby improve seismic hazard assessment.
[ترجمه شیرین عدل پرور] این یک فرصت نادر برای مطالعه تضعیف امواج لرزه ای قوی ودر نتیجه بهبود ارزیابی خطر لرزه ای بود.
|
[ترجمه گوگل]این فرصتی نادر برای مطالعه تضعیف امواج لرزه ای قوی و در نتیجه بهبود ارزیابی خطر لرزه ای بود
[ترجمه ترگمان]این یک فرصت نادر برای مطالعه میرایی امواج لرزه ای قوی و در نتیجه بهبود ارزیابی خطر زلزله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Above this frequency, the attenuation ceases to be negligible and the phase shift ceases to be sufficiently proportional to frequency.
[ترجمه گوگل]بالاتر از این فرکانس، میرایی ناچیز است و تغییر فاز به اندازه کافی متناسب با فرکانس نیست
[ترجمه ترگمان]در بالای این فرکانس، میرایی نمی تواند قابل چشم پوشی باشد و تغییر فاز به اندازه کافی متناسب با فرکانس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bandwidth and attenuation are the key factors.
[ترجمه گوگل]پهنای باند و تضعیف فاکتورهای کلیدی هستند
[ترجمه ترگمان]پهنای باند و تضعیف عوامل کلیدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Between the first moment of analytical attenuation and a regain of analytical power is the engram.
[ترجمه گوگل]بین اولین لحظه تضعیف تحلیلی و بازیابی قدرت تحلیلی، انگرام است
[ترجمه ترگمان]بین اولین لحظه افت تحلیلی و بازیابی قدرت تحلیلی، engram است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It provides attenuation of potential difference represented by when it is negligibly loaded.
[ترجمه گوگل]این تضعیف اختلاف پتانسیل را ارائه می دهد که با بارگذاری ناچیز نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]این شاخه، میرایی نفوذ بالقوه نشان داده شده توسط زمانی که it بار شده است را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Difference-of-squares circuit uses feedback attenuation to compensate for lost output Fig.
[ترجمه گوگل]مدار اختلاف مربعات از تضعیف فیدبک برای جبران خروجی از دست رفته استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]مدار Difference - مربع از تضعیف بازخورد برای جبران خروجی از دست رفته استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This time[sentence dictionary], the term attenuation band is an apt description of each range of frequency.
[ترجمه گوگل]این بار [جملات فرهنگ لغت]، اصطلاح باند تضعیف توصیف مناسبی از هر محدوده فرکانس است
[ترجمه ترگمان]این بار [ فرهنگ لغت [ جمله ]، اصطلاح باند تضعیف یک توصیف مناسب از هر محدوده فرکانس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yet some form of attenuation is mandatory.
[ترجمه گوگل]با این حال نوعی از تضعیف اجباری است
[ترجمه ترگمان]با این وجود برخی از شکل میرایی اجباری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The attenuation of chemical oxygen demand (COD) in rivers during the icebound season was examined, and how the freezing action of ice-layer worked on the attenuation of COD was presented.
[ترجمه گوگل]کاهش تقاضای اکسیژن شیمیایی (COD) در رودخانه ها در طول فصل یخبندان مورد بررسی قرار گرفت و نحوه عملکرد انجماد لایه یخ بر روی تضعیف COD ارائه شد
[ترجمه ترگمان]میرایی تقاضای اکسیژن شیمیایی (COD)در رودخانه ها در طول فصل icebound بررسی شد و این که چگونه اقدام منجمد کننده لایه یخ بر روی میرایی COD انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods The ultrasonic attenuation coefficient and the ultrasonic speed of series of micro-sized composite materials have been detected, compared and analyzed.
[ترجمه گوگل]MethodsThe ضریب تضعیف اولتراسونیک و سرعت اولتراسونیک سری از مواد کامپوزیتی با اندازه میکرو شناسایی، مقایسه و تجزیه و تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Seismic wave attenuation in rock means wave energy loss in rock.
[ترجمه گوگل]تضعیف امواج لرزه ای در سنگ به معنای از دست دادن انرژی موج در سنگ است
[ترجمه ترگمان]کاهش موج لرزه ای در صخره به معنی از دست دادن انرژی موج در صخره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The image reconstruction problem of linear attenuation coefficients is very difficult and central in transmission TGS.
[ترجمه گوگل]مشکل بازسازی تصویر ضرایب تضعیف خطی در انتقال TGS بسیار دشوار و مرکزی است
[ترجمه ترگمان]مساله بازسازی تصویر ضریب میرایی خطی بسیار دشوار و مرکزی در انتقال حرارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Earth's absorption and attenuation effect is one of the most important factor that affects the resolution of seismic survey.
[ترجمه گوگل]اثر جذب و تضعیف زمین یکی از مهمترین عواملی است که بر قدرت تفکیک پیمایش لرزه ای تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]جذب زمین و اثر میرایی یکی از مهم ترین عواملی است که بر قطعنامه بررسی زلزله تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A novel portable system for optical fiber attenuation spectrum measurement with accousto-optical tunable filter(AOTF)technique is presented.
[ترجمه گوگل]یک سیستم قابل حمل جدید برای اندازه‌گیری طیف میرایی فیبر نوری با تکنیک فیلتر قابل تنظیم نوری (AOTF) ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم قابل حمل جدید برای اندازه گیری طیف نوری فیبر نوری با استفاده از تکنیک فیلتر تنظیم پذیر accousto - اپتیکی (AOTF)ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These records provided a rare opportunity to study the attenuation of strong seismic waves as a means of assessing seismic hazard.
[ترجمه گوگل]این سوابق فرصتی نادر برای مطالعه تضعیف امواج لرزه ای قوی به عنوان وسیله ای برای ارزیابی خطر لرزه ای فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]این اسناد یک فرصت نادر برای بررسی تضعیف امواج لرزه ای قوی به عنوان وسیله ای برای ارزیابی خطر لرزه ای فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میرایی (اسم)
attenuation

تضعیف (اسم)
attenuation, debilitation

تخصصی

[شیمی] میرایى، تضعیف
[عمران و معماری] استهلاک
[کامپیوتر] تضعیف، میرایی .
[برق و الکترونیک] تضعیف - تضعیف کاهش انرژی . تضعیف به صورت طبیعی در هنگام حرکت موج دریا در سیم ها، کابل ها، تارهای نوری، موجبرها، فضا یا محیطی نظیر آب روی می دهد. با قرار دادن یک تضعیف کننده در مدار یا یک وسیله ی جاذب در مسیر حرکت موج، می توان تضعیف عمدی ایجاد کرد . مقدار نضعیف عموما بر حسب دسیبل یا دسیبل در واحد طول بیان می شود .
[زمین شناسی] استهلاک، تضعیف
[نساجی] تضعیف - رقیق - رقیق سازی
[ریاضیات] تظریف، نازک، رقیق، تلطیف

انگلیسی به انگلیسی

• reduction; weakening; decrease; diminution; being weakened; weakening of a signal as the length of a network cable increases (computers)

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: The reduction or weakening of something's force or effect ⬇️
🔍 مترادف: Diminution
✅ مثال: The attenuation of the sound was noticeable as they moved further from the speakers.
کاهندگی . . .
Attenuation relation : ضرایب کاهنگی
فرسایش انرژی موج، افت قدرت امواج ( رادار ) ، کاهش، میرایی، تضعیف، علوم مهندسی: تضعیف، کامپیوتر: تضعیف، الکترونیک: تخفیف، روانشناسی: تضعیف، زیست شناسی: تضعیف، علوم نظامی: افت قدرت امواج
مقدار تضعیف. مقدار کاهش.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : attenuate
اسم ( noun ) : attenuation
صفت ( adjective ) : attenuated
قید ( adverb ) : _
attenuation ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: تضعیف 1
تعریف: 1. افت توان نشانک 2. افت یا ضعیف شدن نشانک الکترومغناطیسی درطی مسافت
تراکم ساختاری. نمای کلی مربوط به اجزای مختلف یک ارگان ( پزشکی ) .
کاهش
فرسایش

بپرس