attach importance to

جمله های نمونه

1. Hence he attaches importance to spending more of the government's research cash in industry as opposed to within the government's own establishments.
[ترجمه گوگل]از این رو، او به هزینه بیشتر وجوه نقدی تحقیقاتی دولت در صنعت به جای هزینه در داخل مؤسسات خود دولت اهمیت می دهد
[ترجمه ترگمان]از این رو، وی برای صرف بیشتر پول نقد تحقیق دولت در صنعت به عنوان مخالف در داخل موسسات دولتی اهمیت قائل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And, since he seems to attach importance to the language-game of giving orders and obeying them, let us begin there.
[ترجمه گوگل]و از آنجا که به نظر می رسد او به بازی زبان دستور دادن و اطاعت از آنها اهمیت می دهد، اجازه دهید از آنجا شروع کنیم
[ترجمه ترگمان]و چون به نظر می رسد که اهمیت ویژه ای به زبان می دهد - بازی دادن دستوراتی و اطاعت از آن ها، اجازه دهید که در آنجا شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If he learn English and don't attach importance to learning Chinese, it is not good.
[ترجمه گوگل]اگر انگلیسی یاد بگیرد و برای یادگیری زبان چینی اهمیتی قائل نباشد، خوب نیست
[ترجمه ترگمان]اگر او انگلیسی یاد بگیرد و برای یادگیری چینی اهمیت قائل نشود، خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They attach importance to things that are of no consquence.
[ترجمه گوگل]آنها به چیزهایی اهمیت می دهند که هیچ عواقبی ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها اهمیت دادن به چیزهایی که هیچ consquence ندارند، اهمیت قائل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We attach importance to innovate and exploder new products and insist on the management tenet of "mutual benefit, time, quality".
[ترجمه گوگل]ما به نوآوری و گسترش محصولات جدید اهمیت می دهیم و بر اصل مدیریت "نفع متقابل، زمان، کیفیت" اصرار داریم
[ترجمه ترگمان]ما برای نوآوری و انفجار محصولات جدید اهمیت قائل هستیم و بر اصول مدیریت \"سود متقابل، زمان، کیفیت\" تاکید می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Extroversive Character and humour, attach importance to cooperation. Hard work and pay attention to actual effect, outdo oneself.
[ترجمه گوگل]شخصیت و شوخ طبعی برونگرا، به همکاری اهمیت می دهد سخت کار کنید و به اثر واقعی توجه کنید، از خود سبقت بگیرید
[ترجمه ترگمان]تنظیم شخصیت و طنز، به هم کاری اهمیت دهید کار سخت و توجه به تاثیر واقعی، پیشی گرفتن از خود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To attach importance to practice teaching in clinical microbiological analysis, the overall planning, research-on-research and systematic training must be carried out.
[ترجمه گوگل]برای اهمیت دادن به تمرین عملی در تجزیه و تحلیل میکروبیولوژیکی بالینی، برنامه ریزی کلی، تحقیق در مورد تحقیق و آموزش سیستماتیک باید انجام شود
[ترجمه ترگمان]برای اهمیت دادن به تدریس در آنالیز میکرو بیولوژی بالینی، برنامه ریزی کلی، تحقیقات در زمینه تحقیق و آموزش نظام مند باید انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We must attach importance to the use of new - type machines.
[ترجمه گوگل]ما باید به استفاده از ماشین های نوع جدید اهمیت دهیم
[ترجمه ترگمان]ما باید برای استفاده از ماشین های نوع جدید اهمیت قائل شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This requires the insurance companies attach importance to market research, understand commercial character, develop more insurance product to fulfill the insurance demand of the people.
[ترجمه گوگل]این امر مستلزم اهمیت دادن شرکت‌های بیمه به تحقیقات بازار، درک شخصیت تجاری، توسعه محصول بیمه بیشتر برای برآورده کردن تقاضای بیمه مردم است
[ترجمه ترگمان]این امر مستلزم اهمیت قائل شدن شرکت های بیمه برای تحقیق بازار، درک شخصیت تجاری، توسعه محصول بیمه بیشتر برای برآورده کردن تقاضای بیمه افراد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Both the Chinese and African sides attach importance to the establishment of China-Africa Chamber of Trade and Commerce.
[ترجمه گوگل]هر دو طرف چینی و آفریقایی به ایجاد اتاق بازرگانی و بازرگانی چین و آفریقا اهمیت می دهند
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف چینی و آفریقایی برای ایجاد اتاق بازرگانی و بازرگانی چین - آفریقا اهمیت قائل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Third, insist that they attach importance to students and to observe the teaching system.
[ترجمه گوگل]ثالثاً اصرار دارند که به دانش آموزان اهمیت دهند و نظام آموزشی را رعایت کنند
[ترجمه ترگمان]سوم، اصرار دارند که آن ها برای دانش آموزان اهمیت قائل باشند و سیستم آموزشی را رعایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Accordingly, we attach importance to Real Estate Investment Trust (REIT) due to its advantage of management specialization, investment portfolio, risk decentralization and flexibility.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، ما به اعتماد سرمایه گذاری املاک و مستغلات (REIT) به دلیل مزیت آن از تخصص مدیریت، سبد سرمایه گذاری، عدم تمرکز ریسک و انعطاف پذیری آن اهمیت می دهیم
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، ما اهمیت خود را به بنیاد سرمایه گذاری املاک و مستغلات (REIT)به دلیل مزایای آن از تخصص مدیریت، پورتفولیوی سرمایه گذاری، عدم تمرکز ریسک و انعطاف پذیری ارجاع می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you attach importance to exquisite work, you can go to Yilan Restaurant or Aulic teahouse, they are sold in boxes, every ten ones in a box.
[ترجمه گوگل]اگر به کار نفیس اهمیت می دهید، می توانید به رستوران یلان یا چایخانه اولیک بروید، آنها در جعبه فروخته می شوند، هر ده عدد در یک جعبه
[ترجمه ترگمان]اگر به کاره ای عالی اهمیت می دهید، می توانید به رستوران Yilan یا Aulic teahouse بروید، در جعبه ها به فروش می رسند، هر ده نفر در یک جعبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. AII right. We also attach importance to the arbitration clause.
[ترجمه گوگل]AII درست است ما همچنین به شرط داوری اهمیت می دهیم
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب ما همچنین به بند داوری اهمیت می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• give significant associations to -

پیشنهاد کاربران

اهمیت قائل شدن برای . . .
اهمیت دادن به . . .
Hindus attach great importance to food preparation. ( =it is very important to them )
هندوها به تهیه غذا اهمیت زیادی می دهند. ( = براشون خیلی مهمه )
اهمیت قایل شدن به چیزی
However, her evidence is based on one single document and attached too much importance to this.
اما مدرک او بر یک سند استوار است و اهمیت بیش از حدی برایش قائل است.
باور به درست بودن چیزی
to believe something is important ( longman dictionary )
اهمیت دادن به

بپرس