1. muscles that are not used will atrophy
عضلاتی که به کار گرفته نمی شوند کوچک و ضعیف می شوند.
2. a disuse of the muscles will cause their atrophy
به کار نبردن عضلات موجب خشک شدن آنها می شود.
3. An ability may atrophy if it is not used.
[ترجمه گوگل]یک توانایی در صورت عدم استفاده ممکن است آتروفی شود
[ترجمه ترگمان]اگر مورد استفاده قرار نگیرد، توانایی لاغر شدن ممکن است لاغر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Memory can atrophy through lack of use.
[ترجمه گوگل]حافظه ممکن است در اثر عدم استفاده آتروفی شود
[ترجمه ترگمان]حافظه می تواند دچار کمبود مصرف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Increased basal serum gastrin is related to both atrophy and H pylori infection but not to ageing perse.
[ترجمه گوگل]افزایش گاسترین سرم پایه هم به آتروفی و هم با عفونت هلیکوباکتر پیلوری مرتبط است، اما به پیری پرز مربوط نمی شود
[ترجمه ترگمان]افزایش basal سرم به عفونت atrophy و H مربوط است اما به پیری زودرس مربوط نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. However, acid secretion in old subjects without atrophy was not different to that in young subjects, irrespective of H pylori status.
[ترجمه گوگل]با این حال، ترشح اسید در افراد مسن بدون آتروفی با افراد جوان، صرف نظر از وضعیت هلیکوباکتر پیلوری، تفاوتی نداشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، ترشح اسید در موضوعات قدیمی، بدون توجه به وضعیت H
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Using multiple linear regression analysis, gastritis with atrophy was the only factor that had an independent negative effect on acid secretion.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه، گاستریت همراه با آتروفی تنها عاملی بود که تأثیر منفی مستقلی بر ترشح اسید داشت
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آنالیز رگرسیون خطی چندگانه، gastritis با atrophy تنها عاملی بود که تاثیر منفی مستقل بر ترشح اسید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Atrophy, which is closely related to H pylori infection, is associated with a decline in acid secretion.
[ترجمه گوگل]آتروفی که ارتباط نزدیکی با عفونت هلیکوباکتر پیلوری دارد، با کاهش ترشح اسید همراه است
[ترجمه ترگمان]atrophy، که ارتباط نزدیکی با عفونت H pylori دارد، با کاهش ترشح اسید همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Gastritis with atrophy and the consequent loss of acid mediated inhibition of gastrin release contributes most to this increase.
[ترجمه گوگل]گاستریت همراه با آتروفی و در نتیجه از دست دادن مهار ترشح گاسترین به واسطه اسید، بیشترین سهم را در این افزایش دارد
[ترجمه ترگمان]gastritis با لاغر شدن و از دست رفتن متعاقب بازدارنده غیر مستقیم اسید، بیشتر به این افزایش کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The pattern is allowed to atrophy through disuse.
[ترجمه گوگل]این الگو از طریق عدم استفاده مجاز است آتروفی شود
[ترجمه ترگمان]این الگو مجاز است که atrophy را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Increased basal serum gastrin is related to atrophy and to infection with H pylori.
[ترجمه گوگل]افزایش گاسترین سرم پایه با آتروفی و عفونت با هلیکوباکتر پیلوری مرتبط است
[ترجمه ترگمان]افزایش basal سرم به لاغر شدن و عفونت با H pylori مربوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Atrophy in group C alleviated and bacterial translocation rate declined ( 3 5 % ) .
[ترجمه گوگل]آتروفی در گروه C کاهش یافت و میزان انتقال باکتری کاهش یافت (3 5 درصد)
[ترجمه ترگمان]کاهش در گروه سی رفع شده و کاهش باکتری (۳ درصد)کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. AIM: To study the atrophy and apoptosis effect of flutamide (Flu) and 2 hydroxyflutamide (HF) on the benign prostatic hypertrophy (BPH) of rats.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر آتروفی و آپوپتوز فلوتامید (آنفولانزا) و 2 هیدروکسی فلوتامید (HF) بر هیپرتروفی خوش خیم پروستات (BPH) موش صحرایی
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی the و اثر آپوپتوز flutamide (Flu)و ۲ hydroxyflutamide (HF)در the خوش خیم hypertrophy (BPH)موش های صحرایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Conclusion In the plastic surgery of moderate ocular atrophy or microphthalmus, heart Dacron graft is safe and effective.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری در جراحی پلاستیک آتروفی چشمی متوسط یا میکروفتالموس، پیوند داکرون قلب ایمن و موثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در عمل جراحی پلاستیک متوسط یا لاغر به طور متوسط، پیوند قلب به صورت ایمن و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The cultural life of the country will sink into atrophy unless more writers and artists emerge.
[ترجمه گوگل]زندگی فرهنگی کشور در انحطاط فرو خواهد رفت مگر اینکه نویسندگان و هنرمندان بیشتری ظهور کنند
[ترجمه ترگمان]حیات فرهنگی این کشور در atrophy غرق خواهد شد مگر آنکه نویسندگان و هنرمندان بیشتری پدیدار شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید