atonal

/eˈtoʊnl̩//eɪˈtəʊnl̩/

معنی: نا موزون، دارای عدم هم اهنگی و توازن
معانی دیگر: (موسیقی) فاقد آهنگ اصلی یا کلید، فاقد آهنگ - مایه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: atonally (adv.), atonality (n.)
• : تعریف: in music, composed without a fixed key or scale.

جمله های نمونه

1. The majority always turn an unfavorable attitude towards atonal composition.
[ترجمه گوگل]اکثریت همیشه یک نگرش نامطلوب نسبت به ترکیب آتونال دارند
[ترجمه ترگمان]اکثریت همیشه نگرش نامطلوب نسبت به ترکیب atonal دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Schoenberg's atonal phrases need to be expressed and caressed as much as those of Brahms.
[ترجمه گوگل]عبارات آتونال شوئنبرگ به اندازه عبارات برامس نیاز به بیان و نوازش دارند
[ترجمه ترگمان]جمله های atonal را باید مانند برامس بیان و نوازش کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Emma was experimenting with atonal motifs on a xylophone and Vicky had been given a doll but had pulled the arm off.
[ترجمه گوگل]اما در حال آزمایش نقوش آتونال روی یک زیلوفون بود و به ویکی یک عروسک داده شد اما دستش را برداشته بود
[ترجمه ترگمان]اما داشت با motifs atonal حرف می زد و ویکی عروسک را از دست داده بود، اما بازویش را از تن جدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We can therefore create whatever degree of atonal norm we wish, just through our knowledge of the nature of intervals.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما می توانیم هر درجه ای از هنجار آتونال را که بخواهیم ایجاد کنیم، فقط از طریق دانش خود از ماهیت فواصل
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما می توانیم هر درجه ای از نرم atonal را که می خواهیم، فقط از طریق دانش خود از ماهیت فواصل ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even in the atonal phase, before he adopted serialism, he presented obstacles for his listeners.
[ترجمه گوگل]حتی در مرحله آتونال، قبل از اینکه سریال گرایی را بپذیرد، موانعی را برای شنوندگان خود ایجاد می کرد
[ترجمه ترگمان]حتی در مرحله atonal، پیش از پذیرش serialism، او موانع برای شنوندگانش را به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In atonal music, the harmonic relationships may be very complex indeed, yet they are undoubtedly there.
[ترجمه گوگل]در موسیقی آتونال، روابط هارمونیک ممکن است در واقع بسیار پیچیده باشد، اما بدون شک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در موسیقی atonal، روابط هارمونیک ممکن است بسیار پیچیده باشد، با این حال بدون شک آن ها در آنجا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A backlash to atonal techno-pop or angst-ridden thrash-rock?
[ترجمه گوگل]واکنش متقابل به تکنو پاپ آتونال یا ترش راک غمگین؟
[ترجمه ترگمان]واکنش شدید به تکنو - پاپ یا thrash - صخره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People did not accept atonal music at that time.
[ترجمه گوگل]مردم آن زمان موسیقی آتونال را قبول نداشتند
[ترجمه ترگمان]در آن زمان مردم موسیقی atonal را قبول نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We are trying to follow some general intern atonal practice.
[ترجمه گوگل]ما سعی می کنیم برخی از تمرینات داخلی داخلی را دنبال کنیم
[ترجمه ترگمان]ما داریم سعی می کنیم یه سری تمرین عمومی انجام بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is great atonal music and terrible atonal music.
[ترجمه گوگل]موسیقی آتونال عالی و موسیقی آتونال وحشتناک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]موسیقی atonal و موسیقی terrible وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Viennese atonal composer Alban Berg (1885-193 had a European hit in his 1925 opera Wozzeck, something of a compromise between Schoenberg's abstract style and conventional Romanticism.
[ترجمه گوگل]آلبان برگ، آهنگساز آتونال وین (1885-193) در اپرای 1925 ووزک (1925) یک موفقیت اروپایی داشت، چیزی شبیه سازش بین سبک انتزاعی شوئنبرگ و رمانتیسم متعارف
[ترجمه ترگمان]Alban برگ، آهنگساز فیلم ساز وین (۱۸۸۵)، در سال ۱۹۲۵ میلادی، در اپرای his به نام Wozzeck (۱۹۳)مورد اصابت قرار گرفت، چیزی از سازش بین سبک انتزاعی Schoenberg و رومانتیک متعارف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. French conductor and composer of atonal, avant - garde works, notably Le Marteau sans Ma ? re ( 1955 ).
[ترجمه گوگل]رهبر ارکستر فرانسوی و آهنگساز آثار آتونال و آوانگارد، به ویژه Le Marteau sans Ma? re (1955)
[ترجمه ترگمان]رهبر و آهنگساز فرانسوی of، آثار آوانگارد، خصوصا لی Marteau از مادر؟ دوباره (۱۹۵۵)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For a composition based on this atonal system, the composer arranges the 12 chromatic scale tones in a selected order, repeating no tone until all 12 have been used.
[ترجمه گوگل]برای ترکیبی که بر اساس این سیستم آتونی ساخته شده است، آهنگساز 12 تن رنگی رنگی را به ترتیب انتخابی مرتب می‌کند و هیچ آهنگی را تا زمانی که تمام 12 مورد استفاده نشود تکرار نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]برای یک ترکیب براساس این سیستم atonal، آهنگساز، آهنگ با مقیاس رنگی ۱۲ رنگی را به ترتیب انتخاب شده، مرتب می کند و تا زمانی که همه ۱۲ مورد استفاده قرار نگیرد، هیچ صدایی را تکرار نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If a fight takes place in this room, the strains of disorientating Nipponese atonal music can be clearly heard.
[ترجمه گوگل]اگر دعوا در این اتاق اتفاق بیفتد، صدای موسیقی آتونال نیپونز به وضوح شنیده می شود
[ترجمه ترگمان]اگر جنگی در این اتاق رخ دهد، آهنگ موسیقی disorientating Nipponese atonal به وضوح شنیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نا موزون (صفت)
discordant, dissonant, atonal, tuneless, inharmonic, toneless

دارای عدم هماهنگی و توازن (صفت)
atonal

انگلیسی به انگلیسی

• having no key (music)

پیشنهاد کاربران

بپرس