1. Critics say the group has atomized around several leaders.
[ترجمه گوگل]منتقدان می گویند که این گروه در اطراف چندین رهبر اتمی شده است
[ترجمه ترگمان]منتقدان می گویند که این گروه در اطراف چندین رهبر پراکنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Like our oral culture, our society is atomized, disparate and largely obsessed with trivia.
[ترجمه گوگل]مانند فرهنگ شفاهی ما، جامعه ما اتمیزه شده، نامتجانس و تا حد زیادی درگیر چیزهای بی اهمیت است
[ترجمه ترگمان]همانند فرهنگ شفاهی ما، جامعه ما بسیار پراکنده، پراکنده و عمدتا نسبت به موارد دیگر درگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. For proper combustion it is necessary to atomize the propellants.
[ترجمه گوگل]برای احتراق مناسب لازم است پیشران ها اتمیزه شوند
[ترجمه ترگمان]برای احتراق مناسب لازم است که propellants را خاموش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Combined they packed enough punch atomize Bloodied Spirit.
[ترجمه گوگل]آنها با هم به اندازه کافی پانچ را بسته بندی کردند که روح خونین را اتمیزه می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به اندازه کافی پانچ و روح القدس را جمع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Asmodeus stiffened as the beam engulfed him, let out a roar of disapproval and was promptly atomized.
[ترجمه گوگل]آسمودئوس در حالی که پرتو او را فرا گرفت، سفت شد، غرشی از نارضایتی بیرون داد و به سرعت اتمیزه شد
[ترجمه ترگمان]به محض آن که نور در او فرو رفت عضلاتش منقبض شد و غرشی حاکی از نارضایتی از او بیرون کشید و بلافاصله atomized شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Their vision was of functionally integrated systems and ordered hierarchies, transcending the atomized, petty divisions of party politics.
[ترجمه گوگل]چشم انداز آنها سیستم های یکپارچه و سلسله مراتبی منظم بود که از تقسیمات کوچک و خرد شده سیاست حزبی فراتر می رفت
[ترجمه ترگمان]چشم انداز آن ها از لحاظ عملکرد سیستم های یکپارچه و سلسله مراتب منظم بود و از تقسیمات فرعی و فرعی سیاست حزبی فراتر می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The nozzle with 4 swirl slots is propitious to atomize at low pressure for serous lime.
[ترجمه گوگل]نازل با 4 شکاف چرخشی برای اتمیزه کردن در فشار کم برای آهک سروزی مناسب است
[ترجمه ترگمان]نازل با ۴ سهمیه چرخشی برای atomize با فشار پایین برای serous لیمو مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The tube is finally heated to a temperature of about 2700 ℃ to atomize the sample.
[ترجمه گوگل]لوله در نهایت تا دمای حدود 2700 درجه سانتیگراد گرم می شود تا نمونه اتمیزه شود
[ترجمه ترگمان]این لوله در نهایت تا دمای حدود ۲۷۰۰ درجه سانتی گراد گرم می شود تا نمونه را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In the paper we define two concepts: atomic work unit and atomic function unit, and then modularize business flow and atomize module layers.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ما دو مفهوم را تعریف می کنیم: واحد کار اتمی و واحد تابع اتمی، و سپس جریان تجاری را مدولار می کنیم و لایه های ماژول را اتمیزه می کنیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله ما دو مفهوم را تعریف می کنیم: واحد کار اتمی و واحد تابع اتمی، و سپس modularize جریان کاری و لایه های مدول atomize
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید