1. Rawls's work is an apology for the weak, atomistic and relativistic culture which we see all around us.
[ترجمه گوگل]کار رالز عذرخواهی از فرهنگ ضعیف، اتمیستی و نسبی گرایانه ای است که در اطراف خود می بینیم
[ترجمه ترگمان]کار Rawls یک عذر خواهی برای فرهنگ ضعیف، اتمی و relativistic است که همه ما را در اطراف خود می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کار Rawls یک عذر خواهی برای فرهنگ ضعیف، اتمی و relativistic است که همه ما را در اطراف خود می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But efforts to work out this atomistic society in detail are not very plausible.
[ترجمه گوگل]اما تلاشها برای بررسی جزئیات این جامعه اتمیگرا چندان قابل قبول نیستند
[ترجمه ترگمان]اما تلاش ها برای کار کردن با این جامعه اتمی به طور مفصل چندان قابل قبول نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما تلاش ها برای کار کردن با این جامعه اتمی به طور مفصل چندان قابل قبول نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This atomistic, medical model of language is simply not supported by more recent research in language and cognition.
[ترجمه گوگل]این مدل اتمیستی و پزشکی زبان به سادگی توسط تحقیقات اخیر در زبان و شناخت پشتیبانی نمی شود
[ترجمه ترگمان]این سطح اتمی، مدل پزشکی زبان به سادگی توسط تحقیقات اخیر در زبان و شناخت حمایت نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سطح اتمی، مدل پزشکی زبان به سادگی توسط تحقیقات اخیر در زبان و شناخت حمایت نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Static study of context is of atomistic way of thinking, and excludes the dynamic generation and mutual relevance of the elements in context.
[ترجمه گوگل]مطالعه ایستا زمینه از شیوه تفکر اتمیستی است و تولید پویا و ارتباط متقابل عناصر در بافت را حذف می کند
[ترجمه ترگمان]مطالعه ایستا در زمینه، روش ذره ای تفکر (atomistic)است، و تولید پویا و ارتباط متقابل عناصر در متن را مستثنی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مطالعه ایستا در زمینه، روش ذره ای تفکر (atomistic)است، و تولید پویا و ارتباط متقابل عناصر در متن را مستثنی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The atomistic individualism of the post-Montesquieu French Enlightenment blocked the development of a genuinely sociological concept of society.
[ترجمه گوگل]فردگرایی اتمیستی روشنگری فرانسوی پس از مونتسکیو، مانع از توسعه یک مفهوم واقعاً جامعه شناختی از جامعه شد
[ترجمه ترگمان]فردگرایی atomistic از دوره روشن گری فرانسه - مونتسکیو، توسعه یک مفهوم جامعه شناختی از جامعه را مسدود کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فردگرایی atomistic از دوره روشن گری فرانسه - مونتسکیو، توسعه یک مفهوم جامعه شناختی از جامعه را مسدود کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Do we want to continue with an atomistic approach to studying groups?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهیم با رویکرد اتمیستی به مطالعه گروه ها ادامه دهیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهیم با یک رویکرد اتمی به مطالعه گروه ها ادامه دهیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهیم با یک رویکرد اتمی به مطالعه گروه ها ادامه دهیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You'd learn about statistical mechanics, and how the atomistic concepts rationalize thermodynamics.
[ترجمه گوگل]شما در مورد مکانیک آماری، و اینکه چگونه مفاهیم اتمی ترمودینامیک را منطقی می کنند، یاد خواهید گرفت
[ترجمه ترگمان]شما در مورد مکانیک آماری و اینکه چگونه مفاهیم ذره ای ذره ای ترمودینامیک را توجیه می کنند، آشنا خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما در مورد مکانیک آماری و اینکه چگونه مفاهیم ذره ای ذره ای ترمودینامیک را توجیه می کنند، آشنا خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The traditional EFL reading teaching approach is mainly atomistic and form-oriented and the reading teaching only stays at the sentence level.
[ترجمه گوگل]رویکرد سنتی آموزش ریدینگ EFL عمدتاً اتمیستی و فرم گرا است و آموزش ریدینگ فقط در سطح جمله باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]روش تدریس سنتی خواندن (teaching)سنتی عمدتا وابسته به atomistic و فرم - محور است و آموزش خواندن فقط در سطح محکومیت باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش تدریس سنتی خواندن (teaching)سنتی عمدتا وابسته به atomistic و فرم - محور است و آموزش خواندن فقط در سطح محکومیت باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The information about physical sputtering at atomistic level can be obtained by this code, which are useful in the research of sputtering mechanism.
[ترجمه گوگل]اطلاعات مربوط به کندوپاش فیزیکی در سطح اتمی را می توان با این کد به دست آورد که در تحقیق مکانیسم کندوپاش مفید است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به تجزیه و تحلیل فیزیکی در سطح اتمی را می توان با این کد به دست آورد که در تحقیقات مکانیسم sputtering مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به تجزیه و تحلیل فیزیکی در سطح اتمی را می توان با این کد به دست آورد که در تحقیقات مکانیسم sputtering مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Such deviation increases the probability of the dilution atomistic absentee shareholders.
[ترجمه گوگل]چنین انحرافی احتمال رقت اتمی سهامداران غایب را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]چنین انحرافی احتمال رقیق شدن سهامداران غایب (absentee)را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین انحرافی احتمال رقیق شدن سهامداران غایب (absentee)را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Atomistic competition has prima facie approval.
[ترجمه گوگل]رقابت اتمی دارای تایید اولیه است
[ترجمه ترگمان]رقابت atomistic دارای تاییدیه prima است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقابت atomistic دارای تاییدیه prima است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The mechanical view of the mind is atomistic: it is simply the sum of its experience.
[ترجمه گوگل]دیدگاه مکانیکی ذهن اتمیستی است: صرفاً مجموع تجربه آن است
[ترجمه ترگمان]نظر مکانیکی ذهن، اتمی (atomistic)است: این تنها مجموع تجربه آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظر مکانیکی ذهن، اتمی (atomistic)است: این تنها مجموع تجربه آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And if translation is determinate, meaning here must be atomistic rather than holistic.
[ترجمه گوگل]و اگر ترجمه قطعی است، معنای اینجا باید اتمیستی باشد تا کل نگر
[ترجمه ترگمان]و اگر ترجمه به صورت قطعی باشد، به این معنی که در اینجا باید به جای کل گرا، اتمی (atomistic)باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و اگر ترجمه به صورت قطعی باشد، به این معنی که در اینجا باید به جای کل گرا، اتمی (atomistic)باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Consider the extent to which the approach can be said to be atomistic or holistic, bottom-up or top-down.
[ترجمه گوگل]در نظر بگیرید که تا چه حد می توان گفت رویکرد اتمی یا کل نگر، از پایین به بالا یا از بالا به پایین است
[ترجمه ترگمان]در نظر بگیرید که کدام یک از این روش ها را می توان به atomistic یا کل نگرانه، بالا یا پایین یا بالا اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نظر بگیرید که کدام یک از این روش ها را می توان به atomistic یا کل نگرانه، بالا یا پایین یا بالا اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید