1. Atomic theory explained chemical change as the rearrangement of unchanging atoms, and therefore in a sense as superficial.
[ترجمه گوگل]تئوری اتمی تغییرات شیمیایی را بهعنوان بازآرایی اتمهای بدون تغییر و در نتیجه به یک معنا سطحی توضیح میدهد
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی تغییر شیمیایی را به عنوان بازآرایی اتم های تغییر ناپذیر توضیح داد، و بنابراین به معنای سطحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Atomic theory, for example, is the coherent set of explanations of the structure and behavior of atoms.
[ترجمه گوگل]برای مثال، نظریه اتمی مجموعه ای منسجم از توضیحات ساختار و رفتار اتم ها است
[ترجمه ترگمان]برای مثال نظریه اتمی مجموعه ای منسجم از توضیحات ساختار و رفتار اتم ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He claimed the atomic theory of crystal shape was unproven.
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که نظریه اتمی شکل کریستال اثبات نشده است
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که نظریه اتمی شکل بلوری اثبات نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Genetics is to biology what atomic theory is to physics.
[ترجمه گوگل]ژنتیک برای زیست شناسی همان چیزی است که نظریه اتمی برای فیزیک است
[ترجمه ترگمان]ژنتیک برای بیولوژی این است که نظریه اتمی در فیزیک چیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The evidence for the so-called atomic theory has been very much circumstantial.
[ترجمه گوگل]شواهد برای به اصطلاح نظریه اتمی بسیار غیرمستقیم بوده است
[ترجمه ترگمان]شواهد مبنی بر این که نظریه اتمی بسیار مورد توجه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The book is indispensable to anyone working in atomic theory and should be of interest also to those working in applied spectroscopy.
[ترجمه گوگل]این کتاب برای هر کسی که در نظریه اتمی کار می کند ضروری است و باید برای کسانی که در طیف سنجی کاربردی کار می کنند نیز جالب باشد
[ترجمه ترگمان]این کتاب برای هر کسی که در نظریه اتمی کار می کند ضروری است و باید مورد توجه کسانی باشد که در طیف سنجی کاربردی کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The atomic theory is important.
8. The scientist mincemeat of the new atomic theory.
[ترجمه گوگل]دانشمند گوشت چرخ کرده نظریه اتمی جدید
[ترجمه ترگمان]دانشمند mincemeat نظریه اتمی جدید را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The atomic theory was not accepted until the last century.
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی تا قرن گذشته پذیرفته نشده بود
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی تا قرن گذشته پذیرفته نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Democritus’ atomic theory has other modern connotations.
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی دموکریتوس مفاهیم مدرن دیگری نیز دارد
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی ذیمقراطیس مفاهیم مدرن دیگری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Before the atomic theory of matter, and molecules, and so forth was well worked out.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه نظریه اتمی ماده و مولکول ها و غیره به خوبی کار شده بود
[ترجمه ترگمان]قبل از نظریه اتمی ماده و مولکول ها و غیره خوب کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He also applied matrix calculus to atomic theory.
[ترجمه گوگل]او همچنین حساب ماتریس را در نظریه اتمی به کار برد
[ترجمه ترگمان]او همچنین محاسبات ماتریسی را به نظریه اتمی اعمال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The atomic theory is valuable not only in theory, but also in practice.
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی نه تنها در تئوری، بلکه در عمل نیز ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی نه تنها در تئوری بلکه در عمل نیز ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. English chemist and physicist who formulated atomic theory and the law of partial pressures ( 1766 - 1844 ).
[ترجمه گوگل]شیمیدان و فیزیکدان انگلیسی که نظریه اتمی و قانون فشارهای جزئی را فرموله کرد (1766 - 1844)
[ترجمه ترگمان]شیمیدان انگلیسی و فیزیک دان که نظریه اتمی و قانون فشارهای جزیی را فرمول بندی کرد (۱۷۶۶ - ۱۸۴۴)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید