صفت ( adjective )
مشتقات: atomically (adv.)
مشتقات: atomically (adv.)
• (1) تعریف: of or relating to atoms or to the use of atoms in creating energy.
- The atomic number of an element is the number of protons found in the nucleus of its atoms.
[ترجمه گوگل] عدد اتمی یک عنصر تعداد پروتون هایی است که در هسته اتم های آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان] عدد اتمی عنصر تعداد پروتون ها در هسته اتم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] عدد اتمی عنصر تعداد پروتون ها در هسته اتم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Energy can be produced through an atomic reaction.
[ترجمه گوگل] انرژی می تواند از طریق یک واکنش اتمی تولید شود
[ترجمه ترگمان] انرژی را می توان از طریق واکنش اتمی تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] انرژی را می توان از طریق واکنش اتمی تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Japan has relied on atomic energy for a sizable part of its energy needs.
[ترجمه گوگل] ژاپن برای بخش قابل توجهی از انرژی مورد نیاز خود به انرژی اتمی متکی است
[ترجمه ترگمان] ژاپن برای بخش عمده ای از نیازهای انرژی خود به انرژی اتمی تکیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ژاپن برای بخش عمده ای از نیازهای انرژی خود به انرژی اتمی تکیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: of, relating to, or resulting from bombs whose explosive power comes from a series of reactions beginning with the fission of the nuclei of certain atoms.
- Atomic bombs were dropped on Japan in 1945.
[ترجمه گوگل] بمب های اتمی در سال 1945 بر روی ژاپن پرتاب شد
[ترجمه ترگمان] بمباران اتمی در سال ۱۹۴۵ در ژاپن متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بمباران اتمی در سال ۱۹۴۵ در ژاپن متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The two nations appeared to be on the brink of atomic warfare.
[ترجمه گوگل] به نظر می رسد که دو کشور در آستانه جنگ اتمی قرار دارند
[ترجمه ترگمان] دو ملت در آستانه جنگ اتمی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دو ملت در آستانه جنگ اتمی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: extremely tiny.