1. It was abominable, atavistic and atrocious, big, black and brutal, cruel cold and callous, and so on.
[ترجمه گوگل]نفرت انگیز، آتاویستی و وحشیانه، بزرگ، سیاه و بی رحم، سردی بی رحمانه و بی رحم و غیره بود
[ترجمه ترگمان]این کار زشت و نفرت انگیز و خشن و خشن و بی رحم و بی رحم و بی رحم و سنگدل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was filthy work, but full of atavistic excitement and the promise of financial reward.
[ترجمه گوگل]کار کثیفی بود، اما پر از هیجان آتاویستی و وعده پاداش مالی
[ترجمه ترگمان]کار کثیفی بود، اما پر از هیجان atavistic و وعده پاداش مالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She sensed it; she knew it in some atavistic way that had nothing to do with intellect.
[ترجمه گوگل]او آن را حس کرد؛ او آن را به روشی آتاویستی می دانست که ربطی به عقل نداشت
[ترجمه ترگمان]او آن را حس می کرد؛ او آن را در یک شیوه قدیمی که هیچ ربطی به عقل نداشت می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ironically, of course, these atavistic impulses no longer correspond to reality.
[ترجمه گوگل]از قضا، البته، این تکانه های آتاویستی دیگر با واقعیت مطابقت ندارند
[ترجمه ترگمان]البته، این impulses atavistic دیگر با واقعیت همخوانی ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is something quite atavistic about a group of people sitting down together to a good dinner.
[ترجمه گوگل]چیزی کاملاً آتاویستی در مورد گروهی از مردم وجود دارد که کنار هم برای یک شام خوب نشسته اند
[ترجمه ترگمان]یک چیز کاملا غیر عادی درباره گروهی از مردم در کنار هم قرار دارد که با هم شام بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The atavistic affection in other words is to increase fall and add its motivity.
[ترجمه گوگل]عاطفه آتاویستی به عبارت دیگر افزایش سقوط و افزودن انگیزه آن است
[ترجمه ترگمان]علاقه atavistic به عبارت دیگر، افزایش سقوط و اضافه کردن motivity آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Atavistic spikelets of bisexual structure in genus Carex.
[ترجمه گوگل]سنبلچه های آتاویستی ساختار دوجنسی در جنس Carex
[ترجمه ترگمان]atavistic spikelets از ساختار دو جنس در جنس Carex
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. An atavistic mutation of Alpinia guangdongensis — on the origin of staminodes in Zingiberaceae.
[ترجمه گوگل]یک جهش آتاویستی Alpinia guangdongensis - در مورد منشا استامینودها در Zingiberaceae
[ترجمه ترگمان]یک جهش atavistic از Alpinia guangdongensis - در منشا of در Zingiberaceae
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It would be wrong to interpret them as atavistic remnants.
[ترجمه گوگل]اشتباه است که آنها را به عنوان بقایای آتاویستی تفسیر کنیم
[ترجمه ترگمان]تفسیر آن ها به عنوان بازمانده atavistic اشتباه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was characteristic of an old, atavistic callousness that went with her delicacy.
[ترجمه گوگل]این مشخصه یک بی احساسی قدیمی و آتاویستی بود که با ظرافت او همراه بود
[ترجمه ترگمان]این یکی از خصوصیات اخلاقی کهنه و atavistic بود که با ظرافت خاص خود پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Certain atavistic Westerners promulgated the theory that Chinese women liked their modest position in society.
[ترجمه گوگل]برخی از غربیهای آتاویست این نظریه را مطرح کردند که زنان چینی موقعیت متوسط خود را در جامعه دوست دارند
[ترجمه ترگمان]Certain غربی ها این نظریه را که زنان چینی از موقعیت متوسط خود در جامعه خوششان می آید، منتشر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Or a priest of some unknown religion who strides towards us, implacably set on some atavistic rite?
[ترجمه گوگل]یا کشیشی از مذهب ناشناخته ای که با گامی به سوی ما گام برمی دارد و به طرزی بی رحمانه بر روی برخی آیین های آتاویستی قرار می گیرد؟
[ترجمه ترگمان]یا یک کشیش از مذهب ناشناس که با قدم های بلند به سوی ما گام برمی دارد، یا آداب و رسوم قدیمی را رعایت می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Then another feeling crept over me, a deep, almost atavistic longing.
[ترجمه گوگل]سپس احساس دیگری در من رخنه کرد، اشتیاق عمیق و تقریباً آتاویستی
[ترجمه ترگمان]سپس احساس دیگری در وجودم نفوذ کرد، چیزی عمیق و تقریبا غیر عادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It becomes virtually impossible when your enemy is trying to inflame every atavistic passion in order to defeat you.
[ترجمه گوگل]زمانی که دشمن شما سعی می کند هر شور و اشتیاق آتاویستی را برانگیزد تا شما را شکست دهد، عملاً غیرممکن می شود
[ترجمه ترگمان]تقریبا غیرممکن می شود که دشمن شما بخواهد هر نوع شور و شوق atavistic را شعله ور کند تا شما را شکست دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید