معنی: شباهت به نیاکان، نیاکان گرایی، برگشت بخوی نیاکانمعانی دیگر: (ظهور مشخصات نیاکان در اعقاب آنان ولی نه در فرزندان و نواده ها) نیاکان گرایی، تبار گرایی، هر یک از این ویژگی ها
اسم ( noun )مشتقات: atavistic (adj.), atavist (n.)
• (1)تعریف: the reappearance of a biological characteristic in an organism after it has not appeared for several generations, or an organism displaying such a characteristic. • مترادف: throwback
- With respect to a human being, the rare occurrence of a tail is an atavism.
[ترجمه گل] در مورد انسان پدیده نادر دم داشتن نوعی نیاکان گرایی است.
|
[ترجمه علیرضا زمانی] در رابطه با انسان، پیدایش نادر دم یک بازپیدایی ژنتیکی است.
|
[ترجمه گوگل] با توجه به یک انسان، وقوع نادر دم، آتاویسم است [ترجمه ترگمان] با توجه به انسان بودن، اتفاق نادر دم یک atavism است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: the recurrence or reappearance of a particular trait, style, attitude, or behavior that seemed to have disappeared, or that which has recurred or reappeared after such an absence. • مترادف: throwback
- The new ethnic strife is an atavism in a nation that regarded itself as one people.
[ترجمه گوگل] نزاع قومی جدید یک آتاویسم در ملتی است که خود را یک قوم می دانست [ترجمه ترگمان] درگیری های قومی جدید یک atavism در کشوری است که خود را یک ملت می داند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. They are explainable as a species of mental atavism.
[ترجمه گل] آنها به عنوان گونه ای لز نیاکان گرایی ذهنی قابل توضیحند .
|
[ترجمه علیرضا زمانی] آنها به عنوان گونه ای از بازپیدایی ژنتیکی ذهنی، توجیه پذیرند
|
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان گونه ای از آتاویسم ذهنی قابل توضیح هستند [ترجمه ترگمان]آن ها به عنوان گونه ای از atavism ذهنی طبقه بندی می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The authors consider that the distortion perhaps is atavism. Perhaps these transitions reflect the developmental process of the ovuliferous-scale in history.
[ترجمه گوگل]نویسندگان این تحریف را احتمالاً آتاویسم می دانند شاید این انتقال ها منعکس کننده روند رشد مقیاس تخمک ساز در تاریخ باشد [ترجمه ترگمان]نویسندگان این مساله را در نظر می گیرند که اعوجاج احتمالا atavism است شاید این تحولات نشان دهنده فرآیند توسعه مقیاس ovuliferous در تاریخ باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Such an atavism is the consequence of the principles of economy in human thinking and sociocultural psychology as well as the internal selective mechanism of human language.
[ترجمه گوگل]چنین آتاویسمی پیامد اصول اقتصاد در تفکر انسان و روانشناسی اجتماعی فرهنگی و نیز سازوکار گزینشی درونی زبان انسان است [ترجمه ترگمان]چنین atavism نتیجه اصول اقتصاد در تفکر انسانی و روانشناسی اجتماعی و نیز مکانیزم انتخابی داخلی زبان انسانی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. One striking example of an atavism is the human coccyx, or tailbone, which is a relic of the mammalian tail.
[ترجمه گوگل]یکی از نمونههای بارز آتاویسم، دنبالچه انسان یا دنبالچه است که یادگاری از دم پستانداران است [ترجمه ترگمان]یک نمونه برجسته از an، coccyx انسان یا tailbone است که یادگار دم پستاندار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An individual or a part that exhibits atavism.
[ترجمه گوگل]فرد یا بخشی که آتاویسم را نشان می دهد [ترجمه ترگمان]یک فرد یا بخشی که atavism را نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Imitation of the West seemed wiser than atavism, not least among Japanese, who in the 1930s dressed pan-Asianism in wolf’s clothing.
[ترجمه گوگل]تقلید از غرب عاقلانه تر از آتاویسم به نظر می رسید، به ویژه در میان ژاپنی ها، که در دهه 1930 پان آسیاییزم را لباس گرگ می پوشیدند [ترجمه ترگمان]تقلید غرب عاقلانه تر از atavism بود، نه در میان ژاپنی ها که در دهه ۱۹۳۰ لباس گرگ را پوشیده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The crisscross-inheritance and atavism are two different concepts in essence. The crisscross-inheritance is a dynamic variation that pathogenic genes of X-chromosome vary with the X-chromosome.
[ترجمه گوگل]وراثت متقاطع و آتاویسم در اصل دو مفهوم متفاوت هستند وراثت متقاطع یک تنوع پویا است که ژن های بیماری زا کروموزوم X با کروموزوم X متفاوت است [ترجمه ترگمان]The و atavism دو مفهوم متفاوت در اصل هستند وراثت crisscross، یک تغییر پویا است که ژن های pathogenic کروموزوم ایکس با کروموزوم ایکس فرق می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The atavism appears in the crisscross inheritance as well as in the other genetic way.
[ترجمه گوگل]آتاویسم در وراثت متقاطع و همچنین به روش ژنتیکی دیگر ظاهر می شود [ترجمه ترگمان]The به صورت وارونه و همچنین به روش ژنتیکی دیگر ظاهر می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Now we are not sure that he has atavism, because such a diagnosis needs more high-tech inspection.
[ترجمه گوگل]اکنون ما مطمئن نیستیم که او آتاویسم داشته باشد، زیرا چنین تشخیصی نیاز به بازرسی با فناوری پیشرفته بیشتری دارد [ترجمه ترگمان]اکنون ما مطمئن نیستیم که او دچار اشتباه شده است، زیرا چنین تشخیصی به بازرسی با فن آوری پیشرفته نیاز دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I felt the shock of the old, of the Mummy smell, the atomised odour of atavism.
[ترجمه گوگل]من شوک بوی قدیمی، بوی مومیایی، بوی اتمیزه شده آتاویسم را احساس کردم [ترجمه ترگمان]احساس کردم که این شوک ناشی از بوی پیری، بوی atomised، بوی atavism [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Together we developed the theory that cancer tumours are a type of atavism that appears in the adult form when something disrupts the silencing of ancestral genes.
[ترجمه گوگل]ما با هم این تئوری را توسعه دادیم که تومورهای سرطانی نوعی از آتاویسم هستند که زمانی که چیزی خاموش شدن ژنهای اجدادی را مختل میکند به شکل بزرگسالان ظاهر میشود [ترجمه ترگمان]ما با هم این نظریه را گسترش دادیم که تومورهای سرطانی نوعی of هستند که در شکل بزرگ سال به نظر می رسد زمانی که چیزی مانع خفه کردن ژن های اجدادی می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The civilization craftsman mythology usually exceeds the originality craftsman mythology, though sometimes with the atavism.
[ترجمه گوگل]اساطیر صنعتگر تمدن معمولاً از اساطیر اصالت صنعتگر فراتر می رود، هرچند گاهی اوقات با آتاویسم [ترجمه ترگمان]افسانه های تمدن، معمولا از اساطیر و اساطیر فراتر می رود، هر چند گاهی اوقات با the [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If learning and gentility are signs of civilization, perhaps our almost-big brains are straining against their residual atavism, struggling to expand.
[ترجمه گوگل]اگر یادگیری و جوانمردی نشانههای تمدن هستند، شاید مغز تقریباً بزرگ ما در برابر آتاویسم باقیماندهی خود فشار میآورد و در تلاش برای گسترش است [ترجمه ترگمان]اگر یادگیری و اصالت، نشانه تمدن باشند، شاید مغز تقریبا بزرگ ما در برابر atavism مانده خود تقلا می کند و تقلا می کند تا گسترش پیدا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Atavism must be counteracted by the powers of the mind, and reaction is a form of atavism .
[ترجمه گوگل]آتاویسم باید با قوای ذهن مقابله شود و واکنش نوعی آتاویسم است [ترجمه ترگمان]Atavism باید با قدرت ذهن counteracted، و واکنش نوعی of است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
شباهت به نیاکان (اسم)
atavism
نیاکان گرایی (اسم)
atavism
برگشت به خوی نیاکان (اسم)
atavism
تخصصی
[علوم دامی] درباره پیدا شدن یک صفت که طی یک یا چند نسل ناپدید بوده است، یک رجعت به خصایص نیاکلن.
انگلیسی به انگلیسی
• appearance of a trait belonging to a distant ancestor that has been dormant in recent generations (biology)
پیشنهاد کاربران
جبلت
بازگشت یک ویژگی زنتیکی بعد از چندین نسل به طور خلاصه: بازپیدایی ژنتیکی💯
atavism ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری ) واژه مصوب: نیاسانی تعریف: ظهور خصوصیات اجدادی پس از گذشت نسل ها در برخی افراد یک گونه
توضیحاتی در رابطه با atavism اسم atavism اشاره دارد به ظهور یک ویژگی در یک جاندار پس از نسل ها غیبت. ویژگی که در نیاکان آن وجود داشته داشته است. منبع: سایت بیاموز
نیاسانی
ویکی پدیا: نیاسانی ( به انگلیسی: Atavism ) در زیست شناسی نوعی رجعت در فرایند تکامل است؛ بدین معنی که خصوصیاتی که نسل ها پیش محو شده بودند دوباره در برخی افراد نسل جدید از یک گونه ظاهر شوند.