1. The will to survive is extraordinary and at times overwhelming, capable of fashioning some form of normality even out of the darkest hour.
[ترجمه گوگل]اراده برای زنده ماندن خارقالعاده و در مواقعی طاقت فرسا است و میتواند نوعی از عادی بودن را حتی در تاریکترین ساعت شکل دهد
[ترجمه ترگمان]اراده زنده ماندن فوق العاده و گاهی سخت است، که قادر به شکل دادن برخی از شکل زندگی عادی حتی خارج از تاریک ترین لحظات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اراده زنده ماندن فوق العاده و گاهی سخت است، که قادر به شکل دادن برخی از شکل زندگی عادی حتی خارج از تاریک ترین لحظات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Life is sad at times, but it is up to you to make your own life happy.
[ترجمه گوگل]زندگی گاهی غم انگیز است، اما این به شما بستگی دارد که زندگی خود را شاد کنید
[ترجمه ترگمان]زندگی گاهی غم انگیز است، اما این بستگی به شما دارد که زندگی خودتان را شاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندگی گاهی غم انگیز است، اما این بستگی به شما دارد که زندگی خودتان را شاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Instability may arise at times of change.
[ترجمه گوگل]بی ثباتی ممکن است در زمان تغییر ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]بی ثباتی ممکن است در زمان تغییر بوجود آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی ثباتی ممکن است در زمان تغییر بوجود آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At times he would be absent for a couple of days.
[ترجمه گوگل]گاه چند روزی غیبت می کرد
[ترجمه ترگمان]گاهی برای چند روز غایب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی برای چند روز غایب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. At times I am a thoroughly bad egg.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات من یک تخم مرغ کاملا بد هستم
[ترجمه ترگمان]گاهی من تخم مرغ بدی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی من تخم مرغ بدی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was quite rough at times, and she was seasick.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات خیلی سخت بود و او دریازده بود
[ترجمه ترگمان]دوران سختی بود و او دریا زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوران سختی بود و او دریا زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. These two aims are not always mutually complementary: at times they conflict.
[ترجمه گوگل]این دو هدف همیشه مکمل یکدیگر نیستند: گاهی اوقات با هم تضاد دارند
[ترجمه ترگمان]این دو هدف همیشه مکمل یکدیگر نیستند: گاهی اوقات آن ها تعارض دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دو هدف همیشه مکمل یکدیگر نیستند: گاهی اوقات آن ها تعارض دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. At times, the heat was barely tolerable.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات گرما به سختی قابل تحمل بود
[ترجمه ترگمان]گاهی گرما قابل تحمل نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی گرما قابل تحمل نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I feel happy at times we have had angry words but these have been kissed away.
[ترجمه گوگل]من گاهی اوقات احساس خوشحالی می کنم که کلمات خشمگینانه ای داشته ایم اما آنها را بوسیده اند
[ترجمه ترگمان]گاهی احساس خوشبختی می کنم که این کلمات را از زبان ما شنیده و او را بوسیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی احساس خوشبختی می کنم که این کلمات را از زبان ما شنیده و او را بوسیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He can be rather moody at times.
[ترجمه گوگل]او گاهی اوقات می تواند نسبتاً بد خلق باشد
[ترجمه ترگمان]او گاهی اوقات کمی کج خلق و عبوس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او گاهی اوقات کمی کج خلق و عبوس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her attitude is imperious at times.
[ترجمه گوگل]نگرش او در مواقعی مستبدانه است
[ترجمه ترگمان]رفتارش گاهی آمرانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رفتارش گاهی آمرانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The work gets a bit dull at times.
[ترجمه گوگل]کار گاهی کمی کسل کننده می شود
[ترجمه ترگمان]این کار گاهی کمی خسته کننده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار گاهی کمی خسته کننده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She has an authoritative manner that at times is almost arrogant.
[ترجمه گوگل]او رفتاری مقتدرانه دارد که گاهی اوقات تقریباً متکبر است
[ترجمه ترگمان]او رفتاری مقتدرانه دارد که گاهی هم متکبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او رفتاری مقتدرانه دارد که گاهی هم متکبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He can be very obstinate at times.
[ترجمه گوگل]او گاهی اوقات می تواند بسیار لجباز باشد
[ترجمه ترگمان]گاهی می تواند خیلی کله شق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی می تواند خیلی کله شق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I found Ben's cynicism wearing at times.
[ترجمه گوگل]بدبینی بن را در بعضی مواقع پوشیده دیدم
[ترجمه ترگمان]من cynicism \"بن\" رو چندین بار پوشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من cynicism \"بن\" رو چندین بار پوشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید