at the worst

جمله های نمونه

1. You've come at the worst possible moment. I have a meeting in five minutes.
[ترجمه گوگل]تو در بدترین لحظه ممکن آمده ای پنج دقیقه دیگر جلسه دارم
[ترجمه ترگمان]تو بدترین زمان ممکن رو اومدی پنج دقیقه دیگه جلسه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They will lose at the worst only fifteen sheep.
[ترجمه گوگل]آنها در بدترین حالت فقط پانزده گوسفند را از دست خواهند داد
[ترجمه ترگمان]تنها پانزده گوسفند را از دست خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They have joined the job market at the worst possible time.
[ترجمه گوگل]آنها در بدترین زمان ممکن وارد بازار کار شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها در بدترین زمان ممکن به بازار کار پیوسته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She told herself to calm down: at the worst they had lost each other and would have to go home separately.
[ترجمه گوگل]او به خودش گفت که آرام باشد: در بدترین حالت آنها یکدیگر را از دست داده اند و باید جداگانه به خانه بروند
[ترجمه ترگمان]به خود گفت که آرام بگیرد؛ از همه بدتر، یکدیگر را از دست داده بودند و مجبور بودند که جداگانه به خانه بازگردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Naturally, it happened at the worst possible time.
[ترجمه گوگل]طبیعتاً در بدترین زمان ممکن اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]طبیعتا، در بدترین زمان ممکن اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Catastrophe strikes at the worst possible moment.
[ترجمه گوگل]فاجعه در بدترین لحظه ممکن رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در بدترین لحظات ممکن، فاجعه مورد حمله قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the worst possible moment a brigand named Babbitt raided the shore of Philadelphia from a commandeered ship.
[ترجمه گوگل]در بدترین لحظه ممکن، دزدی به نام بابیت از یک کشتی فرمانده به ساحل فیلادلفیا یورش برد
[ترجمه ترگمان]در بدترین لحظه ممکن، یک راهزن به نام به بیت به ساحل فیلادلفیا حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At the worst, they have an unfortunate impact on the local crime figures.
[ترجمه گوگل]در بدترین حالت، آنها تأثیر تاسف باری بر چهره های جنایت محلی دارند
[ترجمه ترگمان]در بدترین حالت، آن ها تاثیر بدی بر روی آمار جرائم محلی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the cuts are still more than at the worst of the 2001 recession.
[ترجمه گوگل]اما کاهش ها هنوز بیشتر از بدترین دوره رکود اقتصادی سال 2001 است
[ترجمه ترگمان]اما این کاهش بیش از بدترین بحران اقتصادی سال ۲۰۰۱ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One can always say our system went down at the worst possible time.
[ترجمه گوگل]همیشه می توان گفت سیستم ما در بدترین زمان ممکن از کار افتاد
[ترجمه ترگمان]همیشه می توان گفت که سیستم ما در بدترین زمان ممکن پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Has China finally succeeded in the brakes at the worst possible moment the global economy?
[ترجمه گوگل]آیا چین بالاخره در بدترین لحظه ممکن اقتصاد جهانی را مهار کرده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا چین در نهایت توانست در بدترین لحظه ممکن اقتصاد جهانی را متوقف کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Just look for a child, who gets sick at the worst possible moment.
[ترجمه گوگل]فقط به دنبال کودکی باشید که در بدترین لحظه ممکن بیمار شود
[ترجمه ترگمان]فقط دنبال یه بچه بگرد که در بدترین لحظه ممکنه مریض بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At the worst he would be there by the following night.
[ترجمه گوگل]در بدترین حالت او تا شب بعد آنجا خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در بدترین حالت، شب بعد آنجا خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Usually it happens at the worst time, before a client meeting or something similar.
[ترجمه گوگل]معمولاً در بدترین زمان، قبل از ملاقات مشتری یا چیزی مشابه اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]معمولا در بدترین زمان، قبل از ملاقات مشتری یا چیزی مشابه رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not worse than -

پیشنهاد کاربران

در منفی ترین حالت ممکن
در بدترین شکل ممکن
در بدترین شکلی که فکرشو بکنی