at the most

جمله های نمونه

1. The law would strike at the most basic of civil rights.
[ترجمه گوگل]این قانون به اساسی ترین حقوق شهروندی ضربه می زند
[ترجمه ترگمان]قانون به the حقوق مدنی لطمه خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Susan tends to get the giggles at the most inappropriate moments.
[ترجمه گوگل]سوزان تمایل دارد در نامناسب ترین لحظات قهقهه بزند
[ترجمه ترگمان] سوزان \"علاقه داره که\" در هر لحظه از خنده غش کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He drove off at the most incredible speed.
[ترجمه گوگل]او با سرعت باورنکردنی حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]با حداکثر سرعت حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It'll take 20 minutes at the most.
[ترجمه گوگل]حداکثر 20 دقیقه طول می کشد
[ترجمه ترگمان]بیست دقیقه طول می کشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I give the project six months at the most before it all falls apart.
[ترجمه گوگل]من به پروژه حداکثر شش ماه فرصت می دهم تا همه چیز از بین برود
[ترجمه ترگمان]من این پروژه را شش ماه پیش از اینکه همه از هم جدا شوند به این پروژه می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some database programs, for example, allow use at the most basic level and produce the required results.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، برخی از برنامه های پایگاه داده اجازه استفاده در ابتدایی ترین سطح را می دهند و نتایج مورد نیاز را تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]برای مثال برخی از برنامه های پایگاه داده از ابتدایی ترین سطح استفاده می کنند و نتایج مورد نیاز را تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You find yourself flying coach, and staying at the most reasonable hotel in town.
[ترجمه گوگل]شما خود را در حال پرواز با مربی و اقامت در معقول ترین هتل شهر می بینید
[ترجمه ترگمان]تو یک کالسکه پست پیدا می کنی و در the هتل اقامت می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They have a mania for getting at the most delicate parts of the engine.
[ترجمه گوگل]آنها شیدایی برای رسیدن به ظریف ترین قسمت های موتور دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها جنون دارند که به حساس ترین بخش های موتور وارد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She lunched with glamorous peo-ple at the most talked-about restaurants and lived in a penthouse on Fifth Avenue.
[ترجمه گوگل]او در رستوران‌هایی که درباره‌شان صحبت می‌شد با افراد جذاب ناهار می‌خورد و در پنت‌هاوسی در خیابان پنجم زندگی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او با زنان زیبا ناهار می خورد - اما در مورد رستوران ها و رستوران ها غذا می خورد و در خیابان پنجم زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I am looking at the most magnificent townscape in London.
[ترجمه گوگل]من به باشکوه ترین منظره شهر لندن نگاه می کنم
[ترجمه ترگمان]دارم به جالب ترین townscape در لندن نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He would rather dissect human emotions at the most personal level.
[ترجمه گوگل]او ترجیح می دهد احساسات انسانی را در شخصی ترین سطح تشریح کند
[ترجمه ترگمان]ترجیح می داد احساسات انسانی را در سطح شخصی تشریح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At the most it may mean giving up a job.
[ترجمه گوگل]حداکثر ممکن است به معنای رها کردن شغل باشد
[ترجمه ترگمان]حداکثر ممکن است به این معنا باشد که کار را رها کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were thirteen or at the most fourteen years old, but to me they were very grand grown-ups.
[ترجمه گوگل]آنها سیزده یا حداکثر چهارده ساله بودند، اما برای من بزرگ‌ترهای بزرگی بودند
[ترجمه ترگمان]سیزده یا چهارده ساله بودند، اما به نظر من آن ها خیلی بزرگ و بزرگ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And usually at the most inopportune moment.
[ترجمه گوگل]و معمولا در نامناسب ترین لحظه
[ترجمه ترگمان]و معمولا در لحظه نامناسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] به حداکثر

انگلیسی به انگلیسی

• not more than -, only less than -

پیشنهاد کاربران

خانه ٔ پر . [ ن َ / ن ِ ی ِ پ ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حداکثر. چون :خانه پرش در این سفر دوهزار تومان خرج کرده است.
خانه پر. [ ن َ / ن ِ ی ِ پ ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حداکثر. چون :خانه پرش در این سفر دوهزار تومان خرج کرده است.
حداکثر ، نهایتاً
هر دو قید هستند
حداکثرا
نهایتا"

بپرس