1. They neglect their duty at the least hint of fun elsewhere.
[ترجمه گوگل]آنها در جاهای دیگر با کمترین نشانه ای از سرگرمی از وظایف خود غفلت می کنند
[ترجمه ترگمان]در جاه ای دیگر به هیچ وجه از وظیفه خود غافل نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در جاه ای دیگر به هیچ وجه از وظیفه خود غافل نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At the least, I needed some sleep.
[ترجمه گوگل]حداقل به خواب نیاز داشتم
[ترجمه ترگمان] حداقل، من به یه کم خواب نیاز داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حداقل، من به یه کم خواب نیاز داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She flared up at the least thing.
[ترجمه گوگل]او با حداقل چیزی شعله ور شد
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه از کوره در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه از کوره در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Russian threat is, at the least, in abeyance.
[ترجمه گوگل]تهدید روسیه، حداقل، متوقف شده است
[ترجمه ترگمان]تهدید روسیه در حال تعلیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تهدید روسیه در حال تعلیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He used to wake at the least noise.
[ترجمه گوگل]با کمترین صدا از خواب بیدار می شد
[ترجمه ترگمان]کم تر سر و صدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کم تر سر و صدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He threw noisy tantrums at the least provocation.
[ترجمه گوگل]او با کمترین تحرک، عصبانیت های پر سر و صدایی به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]او خشم خود را به کم ترین تحریک انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او خشم خود را به کم ترین تحریک انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At the least, President Reagan's plans of involving the private sector could disrupt this system.
[ترجمه گوگل]حداقل، برنامه های پرزیدنت ریگان برای مشارکت دادن بخش خصوصی می تواند این سیستم را مختل کند
[ترجمه ترگمان]حداقل، طرح های رئیس جمهور ریگان برای درگیر کردن بخش خصوصی می تواند این سیستم را مختل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حداقل، طرح های رئیس جمهور ریگان برای درگیر کردن بخش خصوصی می تواند این سیستم را مختل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. At the least, they understand something big is at stake.
[ترجمه گوگل]حداقل، آنها می دانند که یک چیز بزرگ در خطر است
[ترجمه ترگمان]حداقل آن ها درک می کنند که چیز بزرگی در خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حداقل آن ها درک می کنند که چیز بزرگی در خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At the least, officials said, the move will postpone implementation of the program for as long as six months.
[ترجمه گوگل]به گفته مقامات، حداقل این اقدام اجرای برنامه را تا شش ماه به تعویق خواهد انداخت
[ترجمه ترگمان]به گفته مسئولان، این حرکت، اجرای برنامه را به مدت شش ماه به تعویق خواهد انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به گفته مسئولان، این حرکت، اجرای برنامه را به مدت شش ماه به تعویق خواهد انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. At the least they should be planted no wider than two abreast where each plant can be approached from one side.
[ترجمه گوگل]حداقل آنها نباید بیشتر از دو قسمت کنار هم کاشته شوند، جایی که بتوان هر گیاه را از یک طرف نزدیک کرد
[ترجمه ترگمان]حداقل آن ها باید در جایی که هر کارخانه را می توان از یک طرف به آن نزدیک کرد، بیش از دو برابر آن کار گذاشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حداقل آن ها باید در جایی که هر کارخانه را می توان از یک طرف به آن نزدیک کرد، بیش از دو برابر آن کار گذاشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Or at the least very strong links have to be created with those customers.
[ترجمه گوگل]یا حداقل باید پیوندهای بسیار قوی با آن مشتریان ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]یا حداقل ارتباطات قوی باید با آن مشتریان ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا حداقل ارتباطات قوی باید با آن مشتریان ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Obviously, organic does signify better, or at the least an improvement, but the buyer must beware.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که ارگانیک به معنای بهتر یا حداقل بهبود است، اما خریدار باید مراقب باشد
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که ارگانیک اهمیت بیشتری دارد، یا حداقل یک بهبود است، اما خریدار باید هشیار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که ارگانیک اهمیت بیشتری دارد، یا حداقل یک بهبود است، اما خریدار باید هشیار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At the least, he needs to pick his fights with the congressional Democrats carefully.
[ترجمه گوگل]حداقل باید دعوای خود با دموکرات های کنگره را به دقت انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]حداقل او باید با دقت با دموکرات های کنگره مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حداقل او باید با دقت با دموکرات های کنگره مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. That there should be, at the least, periodic review.
[ترجمه گوگل]که حداقل باید بررسی دوره ای صورت گیرد
[ترجمه ترگمان]که حداقل یک مرور دوره ای وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]که حداقل یک مرور دوره ای وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید