= به دلیل پیشنهاد، بنا به درخواست یا تقاضای کسی:
She only took up photography at the instigation of her mother.
او فقط به درخواست مادرش عکاس برداری کرد.
The talks are taking place at the instigation of Germany.
این مذاکرات به درخواست آلمان انجام می شود.
او فقط به درخواست مادرش عکاس برداری کرد.
این مذاکرات به درخواست آلمان انجام می شود.