به کمک، به وسیله ی، به دست
at ( or by ) the hands ( or hand ) of
through the agency of: he will undergo tests at the hands of a senior neurologist.
او از دست شوهرش عذاب می کشیدچون وی همیشه به اعتمادش خیانت می کرد و زیر قولش می زد
از دست کسی رنج کشیدن