at table


سرسفره، درحال خوردن خوراک سر میز شام

جمله های نمونه

1. Children must learn to behave at table.
[ترجمه گوگل]بچه ها باید یاد بگیرند سر میز رفتار کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها باید یاد بگیرند که سر میز رفتار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They were at table when I entered.
[ترجمه گوگل]وقتی وارد شدم سر میز بودند
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد اتاق شدم، سر میز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The girls earned spending money by waiting at table in the school dining rooms.
[ترجمه گوگل]دختران با ایستادن پشت میز در اتاق های غذاخوری مدرسه پول خرج می کردند
[ترجمه ترگمان]دخترها با صبر کردن در اتاق ناهار مدرسه پول خرج می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is not usually good at table tennis; that winning stroke was a fluke.
[ترجمه گوگل]او معمولاً در تنیس روی میز خوب نیست آن سکته مغزی برنده یک تصادف بود
[ترجمه ترگمان]او معمولا در تنیس روی میز خوب نیست؛ این بازی برنده یک fluke بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The girls earn spending money by waiting at table in the school dining room.
[ترجمه گوگل]دختران با منتظر ماندن پشت میز در اتاق غذاخوری مدرسه پول خرج می کنند
[ترجمه ترگمان]دخترها در اتاق ناهار خوری، پول خرج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't clatter your knives and forks at table.
[ترجمه گوگل]چاقو و چنگال خود را سر میز نکوبید
[ترجمه ترگمان]کاردها و چنگال ها رو سر میز صدا نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The child is not big enough to sit at table yet.
[ترجمه گوگل]کودک هنوز آنقدر بزرگ نیست که بتواند پشت میز بنشیند
[ترجمه ترگمان]کودک به اندازه کافی بزرگ نیست که سر میز بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The telephone call came while they were all at table.
[ترجمه گوگل]تماس تلفنی در حالی بود که همه پشت میز بودند
[ترجمه ترگمان]وقتی همه سر میز بودند، تلفن زنگ زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Each student is expected to wait at table for one week each semester.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که هر دانشجو به مدت یک هفته در هر ترم پشت میز منتظر بماند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود هر دانش آموز یک هفته در هر ترم در سر میز منتظر بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They were at table when we called.
[ترجمه گوگل]وقتی زنگ زدیم سر میز بودند
[ترجمه ترگمان] وقتی زنگ زدیم، سر میز بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He waits at table.
[ترجمه گوگل]او سر میز منتظر می ماند
[ترجمه ترگمان]او سر میز منتظر می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The general feeling at table was that they were luckier than they deserved.
[ترجمه گوگل]احساس عمومی سر میز این بود که آنها خوش شانس تر از آنچه استحقاق داشتند
[ترجمه ترگمان]احساس عمومی بر سر میز این بود که آن ها خوش شانس تر از آن است که استحقاقش را داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Present at table and serve guests with serving spoon.
[ترجمه گوگل]سر میز حاضر شوید و با قاشق از میهمانان پذیرایی کنید
[ترجمه ترگمان]حاضر باشید سر میز حاضر شوید و با قاشق غذاخوری از میهمانان پذیرایی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She never talks at table.
[ترجمه گوگل]او هرگز سر میز صحبت نمی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت سر میز حرف نمی زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. At table, for the first course, the three of them worked on her as if consciously.
[ترجمه گوگل]سر میز، برای اولین دوره، هر سه نفر مثل اینکه آگاهانه روی او کار کردند
[ترجمه ترگمان]در سر میز، برای اولین بار، سه تا از آن ها روی او کار کردند انگار که آگاهانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• during a meal, at the time of a meal

پیشنهاد کاربران

بپرس