at odds with

انگلیسی به انگلیسی

• in a dispute with -, involved in a conflict with -

پیشنهاد کاربران

با. . . جور در نیامدن
با. . . هماهنگ نبودن
با. . . در تضاد بودن
His behavior is clearly at odds with what the college expects from its students
رفتارش کاملا با آنچه که یک دانشگاه از یک دانشجو انتظاره داره در تضاد است.
Cambridge Dictionary Lookup
داشتن اختلافات
مخالفت کردن با چیزی . . .
روبروی هم قرار گرفتن. . . دشمنی کردن با هم. . . با هم در افتادن
Be in conflict or in disagreement
در تضاد با، در خلاف، مغایر، در تقابل با
in disagreement
Being authentic can also put a person at odds with their larger peer group if their emerging perspective is an unpopular one.
مغایرت داشتن
در تضاد با چیزی/کسی = in disagreement with

بپرس