at loose ends

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: in an unsettled, uncertain, or confused state.

(2) تعریف: without any specific plans or any definite occupation.

جمله های نمونه

1. After her husband died, Mildred found herself suddenly at loose ends.
[ترجمه گوگل]پس از مرگ شوهرش، میلدرد ناگهان خود را در وضعیت نامناسبی یافت
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ شوهرش میل درد ناگهان خود را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was also at loose ends emotionally.
[ترجمه گوگل]او همچنین از نظر عاطفی در وضعیت نامناسبی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]او نیز از لحاظ عاطفی به پایان رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You could feel somewhat scattered or at loose ends.
[ترجمه گوگل]شما می توانید تا حدودی پراکنده یا در انتهای شل احساس کنید
[ترجمه ترگمان]تو می تونستی یه کم پخش و پلا رو احساس کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many old people feel at loose ends after their retirement.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد مسن پس از بازنشستگی احساس ضعف می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد مسن پس از بازنشستگی خود را آزاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Since the girl left, he seems to be at loose ends.
[ترجمه گوگل]از زمانی که دختر رفت، به نظر می رسد که او در وضعیت نامناسبی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]، از وقتی که دختره رفت به نظر میرسه آخرش به آخر رسیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ever since quitting the job, John's been at loose ends.
[ترجمه گوگل]از زمانی که کار را ترک کرد، جان در وضعیت نامناسبی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]از وقتی که از کار استعفا دادی، جان به آخر رسیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I like watching TV when I am at loose ends.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم تلویزیون تماشا کنم وقتی که در حالت شلوغ هستم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم وقتی کارم تموم شد تلویزیون ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm afraid I'll be at loose ends this weekend.
[ترجمه گوگل]من می ترسم که در آخر این هفته در فضای آزاد باشم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه این آخر هفته باید برم سر کارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jane at loose ends since she lost her job.
[ترجمه گوگل]جین از زمانی که کارش را از دست داده است، در وضعیت ناامیدی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]جین وقتی کارش رو از دست داده بود سر و کله اش پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I never feel bored or at loose ends.
[ترجمه گوگل]من هیچ وقت احساس بی حوصلگی و بی حوصلگی نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت احساس خستگی یا آخرش را احساس نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many old people at loose ends after their retirement.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد مسن پس از بازنشستگی در وضعیت ناتوان هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد مسن پس از بازنشستگی به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rhoda had died a year or two ago, and we had heard that Ralph was at loose ends.
[ترجمه گوگل]رودا یکی دو سال پیش مرده بود، و ما شنیده بودیم که رالف در وضعیت ضعیفی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]یک سال یا دو سال پیش مرده بود و ما شنیده بودیم که رالف at است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Educated in a single sex school for many years, every student would feel at loose ends in the real world. A coeducational school shows a mini of the real world.
[ترجمه گوگل]هر دانش‌آموزی که سال‌ها در یک مدرسه جنسی مجرد تحصیل می‌کند، در دنیای واقعی احساس ناامنی می‌کند یک مدرسه مختلط کوچکی از دنیای واقعی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]هر دانش آموز در یک مدرسه سکس به مدت چندین سال، احساس می کرد که در دنیای واقعی به سر می برند یکی از مدارس بزرگ یکی از شهرهای کوچک دنیا را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When I failed in the postgraduate exam, I was greatly at loose ends.
[ترجمه گوگل]وقتی در آزمون فوق لیسانس مردود شدم، به شدت در وضعیت ضعیفی قرار داشتم
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در امتحان تحصیلات تکمیلی موفق نشدم، به شدت به اهداف خود دست یافتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بلا کلیف
سوال کنکور ارشد آموزش زبان سال ۹۱
Jane has been at loos ends ever since she lost her job.
کار و بار نداشتن و یا در وقت آزاد و بیکاربودن
دست خالی بودن ( کار خاصی برای انجام نداشتن )
به آخر خط رسیدن
بلاتکلیف ( بودن )
Having nothing to do, and bored
Drop by if you find yourself at a loose end this weekend.

بپرس