1. Judge not of men and things at first sight.
[ترجمه گوگل]در نگاه اول در مورد انسانها و چیزها قضاوت نکنید
[ترجمه ترگمان]قاضی نه از مردها و این جور چیزها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don’t judge men or things at first sight.
[ترجمه گوگل]در نگاه اول مردان یا چیزها را قضاوت نکنید
[ترجمه ترگمان]در نظر اول درباره مردها و چیزهایی قضاوت نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If at first you don't succeed try, try and try again.
[ترجمه گوگل]اگر در ابتدا موفق نشدید، تلاش کنید و دوباره تلاش کنید
[ترجمه ترگمان]اگر در ابتدا موفق نشوید، سعی کنید دوباره امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If at first you don't succeed, try, try again.
[ترجمه گوگل]اگر در ابتدا موفق نشدید، سعی کنید، دوباره تلاش کنید
[ترجمه ترگمان]اگر در ابتدا موفق نشی، سعی کن، دوباره سعی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Judge not of men and thing at first sight.
[ترجمه گوگل]در نگاه اول درباره انسانها و چیزها قضاوت نکنید
[ترجمه ترگمان]در نظر اول قاضی و مرد نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It was love at first sight.
8. They fell in love at first glance.
9. He was cross at first, but later he relented.
[ترجمه گوگل]او ابتدا صلیب بود، اما بعداً تسلیم شد
[ترجمه ترگمان]اول صلیب کشید، اما بعد نرم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Love at first sight.
11. At first there was a lack of trust between them.
[ترجمه گوگل]ابتدا بین آنها بی اعتمادی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]ابتدا عدم اعتماد به آن ها وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. At first, they refused to sign the agreement, but they caved in when they heard another firm was being approached.
[ترجمه گوگل]در ابتدا آنها از امضای قرارداد خودداری کردند، اما وقتی شنیدند که به شرکت دیگری نزدیک شده است، تسلیم شدند
[ترجمه ترگمان]ابتدا، آن ها از امضای قرارداد خودداری کردند، اما زمانی که صدای نزدیک شدن یک شرکت دیگر را شنیدند، تسلیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. At first, he was really scared.
14. At first I felt very resentful and angry about losing my job.
[ترجمه گوگل]در ابتدا از اینکه شغلم را از دست دادم بسیار ناراحت و عصبانی بودم
[ترجمه ترگمان]در ابتدا خیلی ناراحت و عصبانی بودم که شغلم را از دست می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید