عبارت ( phrase )
• : تعریف: slanted up or down; crooked.
- He wears his hat at an angle.
[ترجمه گوگل] کلاهش را با زاویه به سر می گذارد
[ترجمه ترگمان] کلاهش را کنار می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کلاهش را کنار می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- You should straighten that picture; it's hanging at an angle.
[ترجمه گوگل] شما باید آن تصویر را صاف کنید در یک زاویه آویزان است
[ترجمه ترگمان] باید آن تابلو را درست کنی؛ از زاویه دیوار اویزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] باید آن تابلو را درست کنی؛ از زاویه دیوار اویزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید