مترادف؛
instantly, immediately, at once, without delay
مثال؛
"The soldiers moved at a word from their commander. " ( سربازان فوراً با فرمان فرمانده حرکت کردند. )
"She was ready to leave at a word. " ( او آماده بود که فوراً حرکت کند. )
... [مشاهده متن کامل]
"The team responded at a word, showing great discipline. " ( تیم فوراً واکنش نشان داد و انضباط بالایی را نشان داد. )
جزئیات اضافه:
- این اصطلاح معمولاً در زمینه های نظامی، مدیریتی، و موقعیت های اضطراری برای اشاره به واکنش سریع و بدون تأخیر استفاده می شود.
- در برخی موارد، "at a word" می تواند نشان دهنده آمادگی و فرمان پذیری بالا باشد.
- این عبارت در ادبیات و مکالمات رسمی نیز دیده می شود.
مثال؛
"The soldiers moved at a word from their commander. " ( سربازان فوراً با فرمان فرمانده حرکت کردند. )
"She was ready to leave at a word. " ( او آماده بود که فوراً حرکت کند. )
... [مشاهده متن کامل]
"The team responded at a word, showing great discipline. " ( تیم فوراً واکنش نشان داد و انضباط بالایی را نشان داد. )
جزئیات اضافه:
- این اصطلاح معمولاً در زمینه های نظامی، مدیریتی، و موقعیت های اضطراری برای اشاره به واکنش سریع و بدون تأخیر استفاده می شود.
- در برخی موارد، "at a word" می تواند نشان دهنده آمادگی و فرمان پذیری بالا باشد.
- این عبارت در ادبیات و مکالمات رسمی نیز دیده می شود.
عامیانه ) یکباره، بلامقدمه، بی درنگ، بی پروا, در پاسخ فوری ( به فرمان یا دستور و غیره ) ، به محض شنیدن کلمه