... [مشاهده متن کامل]
وضعیتی که در آن کسی نمی تواند چیزی بیان کند، اغلب به دلیل تعجب، شوک یا احساسات شدید، بند آمدن زبان
این حس، بند آمدن زبان یا ناتوانی در بیان افکار یا احساسات را در یک لحظه خاص منتقل می کند.
مثال؛
بند آمدن زبان
قاصر بودن زبان از بیان
قاصر بودن زبان از بیان
قاصر بودن زبان از بیان چیزی
آنقدر از چیزی متعجب، شوکه یا متاثر شوید که نمی دانید چه بگویید یا چگونه احساسات خود را با کلمات بیان کنید.
مثال:
I had the feeling they were all waiting for me to say something. But for the first time in my life I felt at a loss for words.
... [مشاهده متن کامل]
این احساس را داشتم که همه آنها منتظرند تا من چیزی بگویم. اما برای اولین بار در زندگی ام احساس کردم که نمیدانم چه بگویم.
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
این احساس را داشتم که همه آنها منتظرند تا من چیزی بگویم. اما برای اولین بار در زندگی ام احساس کردم که نمیدانم چه بگویم.
کم آوردن
حرفی برای زدن نداشتن
ناتوانی در صحبت کردن به دلیل شوکه یا سورپرایز شدن
نمی دونم چی بگم: I am at a loss for words
not knowing what to say, especially because you are very surprised or shocked
نمی دونم چی بگم: I am at a loss for words