اسم ( noun )
• (1) تعریف: an institution for the care of those who are unable to maintain themselves, such as orphans or the severely mentally ill.
• مترادف: home
• مشابه: foster home, hospice, hospital, institution, madhouse, nursing home, orphanage, sanatorium, sanitarium
• مترادف: home
• مشابه: foster home, hospice, hospital, institution, madhouse, nursing home, orphanage, sanatorium, sanitarium
- After their parents' death, the children were sent to an asylum.
[ترجمه گوگل] پس از مرگ والدین، کودکان به آسایشگاه فرستاده شدند
[ترجمه ترگمان] پس از مرگ پدر و مادرشان، بچه ها به پرورشگاه فرستاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پس از مرگ پدر و مادرشان، بچه ها به پرورشگاه فرستاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a place of safety, as for political refugees; sanctuary.
• مترادف: sanctuary
• مشابه: cover, haven, refuge, shelter
• مترادف: sanctuary
• مشابه: cover, haven, refuge, shelter
- Their home was an asylum for runaway slaves.
[ترجمه گوگل] خانه آنها پناهگاه بردگان فراری بود
[ترجمه ترگمان] خانه آن ها یک پناه گاه برای برده فراری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خانه آن ها یک پناه گاه برای برده فراری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: protection, as from extradition, that is granted by one country to political refugees from another.
• مترادف: sanctuary
• مشابه: protection
• مترادف: sanctuary
• مشابه: protection
- The couple fled their country and sought asylum in the United States.
[ترجمه گوگل] این زوج از کشور خود گریختند و به ایالات متحده پناهنده شدند
[ترجمه ترگمان] این زوج از کشور خود فرار کردند و در ایالات متحده پناهندگی گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این زوج از کشور خود فرار کردند و در ایالات متحده پناهندگی گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید