[ترجمه گوگل]در اثر انفجار خانه تکه تکه شد [ترجمه ترگمان]در اثر انفجار، خانه از هم جدا شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their lives were torn asunder by the tragedy.
[ترجمه گوگل]زندگی آنها در اثر این فاجعه از هم پاشیده شد [ترجمه ترگمان]زندگی آن ها از تراژدی درهم شکسته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This unity was to be rent asunder by changes in technology and by the impact of the Modern Movement in architecture.
[ترجمه گوگل]این وحدت باید با تغییرات تکنولوژی و تأثیر جنبش مدرن در معماری از بین برود [ترجمه ترگمان]این اتحاد باید با تغییرات در فن آوری و اثر جنبش مدرن در معماری از هم جدا شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In 196 the Republican Party was torn asunder by the nomination of conservative Barry Goldwater.
[ترجمه گوگل]در سال 196 حزب جمهوری خواه با نامزدی محافظه کار بری گلدواتر از هم پاشید [ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، حزب جمهوریخواه با نامزد حزب محافظه کار بری گلدواتر از هم جدا شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Whereon the sky will be cleft asunder ? His Promise needs must be accomplished.
[ترجمه گوگل]آسمان در کجا شکافته خواهد شد؟ نیازهای وعده او باید برآورده شود [ترجمه ترگمان]آسمان از هم متلاشی خواهد شد؟ قول اون باید انجام بشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They were violently to be torn asunder at a coming signal.
[ترجمه گوگل]قرار بود با سیگنالی که می آمد، آنها را به شدت از هم جدا کنند [ترجمه ترگمان]آن ها به شدت با یک علامت از هم جدا می شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Parents and children were driven asunder by the war.
[ترجمه گوگل]والدین و فرزندان در اثر جنگ رانده شدند [ترجمه ترگمان]پس از جنگ والدین و بچه ها از هم جدا شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Your conscience, conviction, integrity, and loyalties were torn asunder.
[ترجمه گوگل]وجدان، اعتقاد، صداقت و وفاداری شما پاره شد [ترجمه ترگمان]وجدان تو، ایمان، صداقت و وفاداری، از هم پاشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The war forced the parents and children asunder.
[ترجمه mjd] جنگ والدین و کودکان را مجبور کرد از هم جدا شوند.
|
[ترجمه گوگل]جنگ باعث شد والدین و فرزندان از هم جدا شوند [ترجمه ترگمان]جنگ والدین و کودکان را از هم جدا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In processing asunder distributed data, a fast PCA algorithm was proposed.
[ترجمه گوگل]در پردازش داده های توزیع شده، یک الگوریتم سریع PCA پیشنهاد شد [ترجمه ترگمان]در پردازش داده های توزیع شده، یک الگوریتم PCA سریع پیشنهاد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
جدا (قید)
strongly, asunder
سوا (قید)
apart, asunder, independently
دونیمانه (قید)
asunder
دوقسمتانه (قید)
asunder
انگلیسی به انگلیسی
• apart, into pieces, in shreds if something is torn asunder, it is separated violently into two or more parts; a literary word.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: In parts; apart 🫸🫷 🔍 مترادف: Apart ✅ مثال: The storm tore the ship asunder.