asunder

/əˈsəndər//əˈsʌndə/

معنی: جدا، سوا، دونیمانه، دوقسمتانه
معانی دیگر: جدا شده، در چند تکه، تکه تکه، ترکانده، دونیم، دوقسمتی

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, adverb )
(1) تعریف: in or into separate parts or pieces.
مترادف: apart
مشابه: split

- The lion tore him asunder.
[ترجمه گوگل] شیر او را پاره کرد
[ترجمه ترگمان] شیر او را از هم جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: widely apart.
مترادف: apart, divided, separate
مشابه: cleft, split

- We are quite asunder in our ideas.
[ترجمه Samaneh] عقاید ما با هم فرق می کند
|
[ترجمه گوگل] ما در ایده های خود کاملاً متفرق هستیم
[ترجمه ترگمان] عقاید ما کام لا از هم جدا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to blow asunder
تکه تکه کردن،متلاشی کردن

2. he sheared the rope asunder
طناب را از هم درید.

3. he tore the log asunder with a single ax-blow
با یک ضربه ی تبر کنده را از هم شکافت.

4. The curtains had been drawn asunder.
[ترجمه گوگل]پرده ها از هم باز شده بود
[ترجمه ترگمان]پرده را از هم جدا کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stone was rent asunder / apart.
[ترجمه گوگل]سنگ از هم جدا شد
[ترجمه ترگمان]سنگ از هم جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The house was ripped asunder by the explosion.
[ترجمه گوگل]در اثر انفجار خانه تکه تکه شد
[ترجمه ترگمان]در اثر انفجار، خانه از هم جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their lives were torn asunder by the tragedy.
[ترجمه گوگل]زندگی آنها در اثر این فاجعه از هم پاشیده شد
[ترجمه ترگمان]زندگی آن ها از تراژدی درهم شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This unity was to be rent asunder by changes in technology and by the impact of the Modern Movement in architecture.
[ترجمه گوگل]این وحدت باید با تغییرات تکنولوژی و تأثیر جنبش مدرن در معماری از بین برود
[ترجمه ترگمان]این اتحاد باید با تغییرات در فن آوری و اثر جنبش مدرن در معماری از هم جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 196 the Republican Party was torn asunder by the nomination of conservative Barry Goldwater.
[ترجمه گوگل]در سال 196 حزب جمهوری خواه با نامزدی محافظه کار بری گلدواتر از هم پاشید
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، حزب جمهوریخواه با نامزد حزب محافظه کار بری گلدواتر از هم جدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whereon the sky will be cleft asunder ? His Promise needs must be accomplished.
[ترجمه گوگل]آسمان در کجا شکافته خواهد شد؟ نیازهای وعده او باید برآورده شود
[ترجمه ترگمان]آسمان از هم متلاشی خواهد شد؟ قول اون باید انجام بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They were violently to be torn asunder at a coming signal.
[ترجمه گوگل]قرار بود با سیگنالی که می آمد، آنها را به شدت از هم جدا کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به شدت با یک علامت از هم جدا می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Parents and children were driven asunder by the war.
[ترجمه گوگل]والدین و فرزندان در اثر جنگ رانده شدند
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ والدین و بچه ها از هم جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your conscience, conviction, integrity, and loyalties were torn asunder.
[ترجمه گوگل]وجدان، اعتقاد، صداقت و وفاداری شما پاره شد
[ترجمه ترگمان]وجدان تو، ایمان، صداقت و وفاداری، از هم پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The war forced the parents and children asunder.
[ترجمه mjd] جنگ والدین و کودکان را مجبور کرد از هم جدا شوند.
|
[ترجمه گوگل]جنگ باعث شد والدین و فرزندان از هم جدا شوند
[ترجمه ترگمان]جنگ والدین و کودکان را از هم جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In processing asunder distributed data, a fast PCA algorithm was proposed.
[ترجمه گوگل]در پردازش داده های توزیع شده، یک الگوریتم سریع PCA پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]در پردازش داده های توزیع شده، یک الگوریتم PCA سریع پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جدا (قید)
strongly, asunder

سوا (قید)
apart, asunder, independently

دونیمانه (قید)
asunder

دوقسمتانه (قید)
asunder

انگلیسی به انگلیسی

• apart, into pieces, in shreds
if something is torn asunder, it is separated violently into two or more parts; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس