1. the lapse of time has superseded his astronomical system
گذشت زمان نظام نجومی او را از اعتبار انداخته است.
2. Houses in the village are selling for astronomical prices.
[ترجمه گوگل]خانه های روستا با قیمت های نجومی به فروش می رسد
[ترجمه ترگمان]خانه های این روستا به قیمت نجومی فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was an expert on ancient Chinese astronomical literature.
[ترجمه گوگل]او متخصص ادبیات نجومی چین باستان بود
[ترجمه ترگمان]او متخصص ادبیات نجومی چینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. £200 was an astronomical sum of money in 154
[ترجمه گوگل]200 پوند مبلغی نجومی در سال 154 بود
[ترجمه ترگمان]۲۰۰ پوند مبلغ نجومی بود که در سال ۱۵۴ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Astronomical profits/losses were racked up by airlines last year.
[ترجمه گوگل]سود/زیان نجومی توسط خطوط هوایی در سال گذشته افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]سود و زیان نجومی در سال گذشته توسط خطوط هوایی تحت فشار قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Light - year is an astronomical unit.
7. Astronomical sums of money will be needed for this river tunnel plan.
[ترجمه گوگل]برای این طرح تونل رودخانه به مبالغ نجومی نیاز است
[ترجمه ترگمان]برای این نقشه تونل رودخانه مبالغ نجومی لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Babylonian science was predicated on a tradition of astronomical record-keeping for strictly religious purposes.
[ترجمه گوگل]علم بابلی مبتنی بر سنت ثبت سوابق نجومی برای اهداف کاملاً مذهبی بود
[ترجمه ترگمان]علوم بابلی، براساس سنت سابقه ستاره شناسی، برای اهداف اکیدا مذهبی پیش بینی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some sites are astronomical calendars, others lunar observatories, showing the scientific abilities of prehistoric man.
[ترجمه گوگل]برخی از سایتها تقویمهای نجومی و برخی دیگر رصدخانههای قمری هستند که تواناییهای علمی انسان ماقبل تاریخ را نشان میدهند
[ترجمه ترگمان]برخی از سایت ها تقویم های نجومی و دیگر observatories قمری دارند که توانایی های علمی انسان ماقبل تاریخ را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Were such arguments for astronomical realism the exclusive property of Protestants?
[ترجمه گوگل]آیا چنین استدلال هایی برای رئالیسم نجومی در انحصار پروتستان ها بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا چنین استدلال هایی برای واقع گرایی نجومی، مالکیت انحصاری پروتستان ها بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The figures are astronomical.
12. This is because astronomical observations using the hardware can take place only at certain times of the year.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که رصدهای نجومی با استفاده از سخت افزار فقط در زمان های خاصی از سال می توانند انجام شوند
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که مشاهدات نجومی با استفاده از سخت افزار می تواند تنها در زمان های خاصی از سال رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The inscribed tablets give astronomical information dear to George Burt's heart, and quotations from scripture and the poets.
[ترجمه گوگل]الواح حکاکی شده اطلاعات نجومی را به دل جورج برت و نقل قول هایی از کتاب مقدس و شاعران می دهد
[ترجمه ترگمان]این لوح حکاکی شده حاوی اطلاعات نجومی برای قلب جورج برت، و نقل قول های کتاب مقدس و شاعران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The shop only sells gourmet food, at astronomical prices.
[ترجمه گوگل]این مغازه فقط غذاهای لذیذ را با قیمت های نجومی می فروشد
[ترجمه ترگمان]این مغازه فقط غذا را به قیمت نجومی می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید