astrology

/əˈstrɑːlədʒi//əˈstrɒlədʒi/

معنی: طالع بینی، ستاره شناسی، علم احکام نجوم
معانی دیگر: ستاره بینی، (در اصل) ستاره شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: astrological (adj.), astrologically (adv.), astrologer (n.), astrologist (n.)
• : تعریف: the study of the positions of the heavenly bodies in relation to each other with the aim of predicting their influence on human affairs.

- In astrology, the position of the stars and planets at the time of one's birth is believed to have an important effect on one's character.
[ترجمه گوگل] در طالع بینی، اعتقاد بر این است که موقعیت ستارگان و سیارات در زمان تولد تأثیر مهمی بر شخصیت فرد دارد
[ترجمه ترگمان] در علم احکام نجوم، موقعیت ستاره ها و سیاره ها در زمان تولد یک فرد تاثیر مهمی بر شخصیت فرد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Astrology and alternative medicine are part of the New Age movement.
[ترجمه گوگل]طالع بینی و طب جایگزین بخشی از جنبش عصر جدید هستند
[ترجمه ترگمان]علم احکام نجوم و پزشکی جایگزین بخشی از جنبش عصر جدید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Unlike astronomy, astrology cannot be described as an exact science.
[ترجمه گوگل]بر خلاف نجوم، طالع بینی را نمی توان به عنوان یک علم دقیق توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]برخلاف ستاره شناسی، علم احکام نجوم را نمی توان به عنوان یک علم دقیق توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Astronomy, as distinct from astrology, is an exact science.
[ترجمه گوگل]نجوم، جدا از طالع بینی، یک علم دقیق است
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسی، که از علم احکام نجوم متمایز است، علم دقیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's busy writing a book on astrology.
[ترجمه گوگل]او مشغول نوشتن کتابی در مورد طالع بینی است
[ترجمه ترگمان]او مشغول نوشتن کتابی درباره طالع بینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The use of natural astrology, as it was subsequently called became inseparable from the exercise of political and military power.
[ترجمه گوگل]استفاده از طالع بینی طبیعی، همانطور که متعاقباً نامیده شد، از اعمال قدرت سیاسی و نظامی جدایی ناپذیر شد
[ترجمه ترگمان]استفاده از علم احکام نجوم طبیعی، همانطور که بعدها آن را از اعمال قدرت سیاسی و نظامی جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Astronomy inherits from astrology.
[ترجمه گوگل]ستاره شناسی از طالع بینی به ارث می رسد
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسی از علم احکام نجوم ارث می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Astrology was condemned as the doctrine of demons.
[ترجمه گوگل]طالع بینی به عنوان آموزه شیاطین محکوم شد
[ترجمه ترگمان]نجوم به عنوان اصول شیاطین محکوم به عمل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She dismisses astrology as pseudo-science.
[ترجمه گوگل]او طالع بینی را به عنوان شبه علم رد می کند
[ترجمه ترگمان]او علم احکام نجوم را به عنوان شبه علم رد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And a clear case of life imitating astrology.
[ترجمه گوگل]و یک مورد واضح از طالع بینی تقلید زندگی
[ترجمه ترگمان]و یه پرونده واضح در مورد طالع بینی تقلید می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Through astrology one could be forewarned of the exact time of his coming.
[ترجمه گوگل]از طریق طالع بینی می توان از زمان دقیق آمدن او از قبل آگاه شد
[ترجمه ترگمان]از طریق نجوم می توان از زمان دقیق شدنش آگاهی یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So many people believe in astrology, it makes you wonder if it's all true.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم به طالع بینی اعتقاد دارند، این باعث می شود شما تعجب کنید که آیا همه اینها درست است یا خیر
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم به نجوم اعتقاد دارند، باعث می شود تعجب کنی که آیا همه چیز درست است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The tarot reading and astrology were presented by my mage at a fairly down-market level.
[ترجمه گوگل]تاروت خوانی و طالع بینی توسط جادوی من در سطح نسبتاً پایینی از بازار ارائه شد
[ترجمه ترگمان]فال تاروت و طالع بینی من در سطح بازار نسبتا پایین توسط مغ من ارائه می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. People adhere to astrology with a dogmatic frame of mind rather than having a sceptical, critical approach.
[ترجمه گوگل]مردم به جای داشتن رویکردی بدبینانه و انتقادی، با یک چارچوب ذهنی جزمی به طالع بینی پایبند هستند
[ترجمه ترگمان]افراد نسبت به علم احکام نجوم با یک چارچوب متعصبانه به جای داشتن رویکردی شکاک و انتقادی به علم احکام نجوم پایبند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Clairvoyance, astrology, sorcery and interpretation of dreams are booming industries.
[ترجمه گوگل]روشن بینی، طالع بینی، جادوگری و تعبیر رویاها صنایع پررونقی هستند
[ترجمه ترگمان]clairvoyance، طالع بینی، جادوگری و تفسیر رویاها در صنایع رو به ترقی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طالع بینی (اسم)
astrology, soothsaying

ستاره شناسی (اسم)
astrology, astronomy, uranology

علم احکام نجوم (اسم)
astrology

تخصصی

[ریاضیات] تنجیم، علم ستاره شناسی، علم نجوم، احکام نجوم، علم هیئت، نتیجه

انگلیسی به انگلیسی

• prediction of the future according to the state of the stars
astrology is the study of the movements of the planets, sun, moon, and stars in the belief that they can influence people's lives.

پیشنهاد کاربران

The study of the stars in the belief that they influence people lives
طالع بینی
طالع بینی. ستاره بینی
مثال:
Do you believe in astrology?
آیا تو به طالع بینی {و ستاره بینی} اعتقاد داری؟
طالع بینی نجومی یا اختربینی
منظور شبه علمی است که به تاثیر اجرام آسمانی بر سرنوشت افراد می پردازد و از این دست
بنابراین ستاره شناسی و اخترشناسی معادل درستی نیست چون علم هستند
☑️ اخترشناسی
🇮🇷 همتای پارسی: اخترشناسی 🇮🇷
Astronomy :
یعنی مطالعه در مورد کیهان و ستاره ها و. . . و موقعیت و حرکتشون.
Astrology:
یعنی تحقیق در مورد اینکه حرکت و موقعیت ستاره ها و. . . چه تاثیری بر انسانها و رویدادهای روی زمین داره.
ستاره شناسی , طالع بینی
– She's busy writing a book on astrology
– He dismisses astrology as pseudoscience
– Unlike astronomy, astrology cannot be described as an exact science
astronomy
ستاره شناسی ( علم )
astrology
ستاره بینی ( طالع بینی )
ستاره شناسی
Study of star
تنجیم ، ستاره شناسی ( به اخترشناسی رجوع شود. )

بپرس