astrocytoma


غده استروسیتى( درمغز) روانشناسى : غده استروسیتى

جمله های نمونه

1. This astrocytoma demonstrates increased cellularity and pleomorphism, as compared to normal brain.
[ترجمه گوگل]این آستروسیتوما در مقایسه با مغز نرمال، افزایش سلولی و پلئومورفیسم را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این astrocytoma نشان می دهد که در مقایسه با مغز عادی، cellularity و pleomorphism افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To investigate finding of cerebella astrocytoma and to improve the diagnosis ability for this disease.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی یافتن آستروسیتوم مخچه و بهبود توانایی تشخیص این بیماری
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد یافتن of astrocytoma و بهبود توانایی تشخیص این بیماری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results Eighteen cases were astrocytoma, 2 cases meningioma, 2 cases oligodendrocytoma and 1 case was acoustic nerve tumor.
[ترجمه گوگل]يافته ها: 18 مورد آستروسيتوما، 2 مورد مننژيوم، 2 مورد اوليگودندروسيتوم و 1 مورد تومور عصب آكوستيك بودند
[ترجمه ترگمان]نتایج ۱۸ مورد were، ۲ مورد meningioma، ۲ مورد oligodendrocytoma و ۱ مورد تومور عصب شنوایی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The incidence of umbilicated indentation in astrocytoma, cerebral metastases and brain abscess was nearly the same, showing no value in qualitative diagnosis.
[ترجمه گوگل]بروز فرورفتگی ناف در آستروسیتوما، متاستازهای مغزی و آبسه مغزی تقریباً یکسان بود و هیچ ارزشی در تشخیص کیفی نشان نمی‌دهد
[ترجمه ترگمان]میزان شیوع umbilicated در astrocytoma، متاستاز مغز و آبسه مغز تقریبا مشابه بوده و هیچ ارزشی را در تشخیص کیفی نشان نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results There were 7 cases with anaplastic astrocytoma, 3 cases with glioblastoma multiforme, 1 cases with oligodendroglioma, 1 cases with lower grade glioma.
[ترجمه گوگل]ResultsThere 7 مورد با آستروسیتوم آناپلاستیک، 3 مورد با گلیوبلاستوما مولتی فرم، 1 مورد با اولیگودندروگلیوما، 1 مورد با گلیوما درجه پایین تر بود
[ترجمه ترگمان]نتایج ۷ مورد با anaplastic astrocytoma، ۳ مورد با glioblastoma multiforme، ۱ مورد با oligodendroglioma، ۱ مورد با glioma درجه پایین تر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion The result suggest that anaplastic astrocytoma and gemistocytic astrocytoma are more malignant and more recurrent.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری نتایج نشان می‌دهد که آستروسیتوم آناپلاستیک و آستروسیتوم ژمیستوسیتیک بدخیم‌تر و عودکننده‌تر هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نتایج نشان می دهد که anaplastic astrocytoma و gemistocytic astrocytoma malignant و تکراری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To investigate the MRI finding of cerebella astrocytoma and to improve the diagnosis ability for this disease.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی یافته های MRI آستروسیتوم مخچه و بهبود توانایی تشخیص این بیماری
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد یافتن cerebella of و بهبود توانایی تشخیص این بیماری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Common data model: astrocytoma model snowflakes model, Constellation model, snow waterfall model.
[ترجمه گوگل]مدل داده های رایج: مدل دانه های برف مدل آستروسیتوما، مدل صورت فلکی، مدل آبشار برفی
[ترجمه ترگمان]مدل داده های مشترک: مدل astrocytoma مدل دانه های برف، مدل صورت فلکی، مدل آبشار برفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To study the MRI and the differential diagnosis of brain metastasis, astrocytoma and brain abscess.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه MRI و تشخیص افتراقی متاستاز مغزی، آستروسیتوما و آبسه مغزی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه MRI و تشخیص افتراقی متاستاز مغز، astrocytoma و آبسه مغز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If so, please look carefully for eosinophilic granular bodies and other features of pilocytic astrocytoma.
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، لطفاً بدن‌های گرانولار ائوزینوفیلیک و سایر ویژگی‌های آستروسیتومای پیلوسیتیک را با دقت بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]اگر اینطور است، لطفا به دقت به قسمت های دانه دانه eosinophilic و مشخصه های دیگر of astrocytoma نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The differential for a posterior fossa mass in children includes juvenile pilocytic astrocytoma, medulloblastoma, ependymoma, and brainstem glioma.
[ترجمه گوگل]تفاوت توده حفره خلفی در کودکان شامل آستروسیتوم پیلوسیتیک نوجوان، مدولوبلاستوما، اپاندیموم و گلیوم ساقه مغز است
[ترجمه ترگمان]دیفرانسیل برای توده fossa خلفی در کودکان شامل pilocytic astrocytoma، medulloblastoma، ependymoma و brainstem glioma است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Methods: MRI findings in 41 patients and pathologically proved astrocytoma were retrospectively analyzed.
[ترجمه گوگل]روش ها: یافته های MRI در 41 بیمار و آستروسیتومای پاتولوژیک اثبات شده به صورت گذشته نگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: یافته های MRI در ۴۱ بیمار و pathologically اثبات شده است که astrocytoma مورد بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The differential diagnosis of brainstem tumor for a patient with this age includes astrocytoma, intramedullary ependymoma, medulloblastoma and choroid plexus papilloma.
[ترجمه گوگل]تشخیص افتراقی تومور ساقه مغز برای بیمار با این سن شامل آستروسیتوما، اپاندیموم داخل مدولاری، مدولوبلاستوما و پاپیلوم شبکه کوروئید است
[ترجمه ترگمان]تشخیص تفاوت تومور brainstem برای یک بیمار با این سن شامل astrocytoma، intramedullary ependymoma، medulloblastoma و شبکه کوروئید به نام papilloma است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To explore the clinical, pathological, radiological characteristics and surgical experience of pilocytic astrocytoma.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی‌های بالینی، پاتولوژیک، رادیولوژیکی و تجربه جراحی آستروسیتومای پیلوسیتیک
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی های بالینی، pathological، رادیولوژی و تجربه جراحی of astrocytoma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Results: Our study sample consisted of 87 cases of ependymoma, 41 of astrocytoma, 16 of hemangioblastoma, 8 of cavernous haemangioma, 6 of lipoma, 8 of other uncommon intramedullary tumor.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: نمونه مورد مطالعه ما شامل 87 مورد اپاندیموم، 41 مورد آستروسیتوما، 16 مورد همانژیوبلاستوما، 8 مورد همانژیوم کاورنو، 6 مورد لیپوم، 8 مورد دیگر تومور داخل مدولاری غیرشایع بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: نمونه مطالعه ما شامل ۸۷ مورد of، ۴۱ مورد astrocytoma، ۱۶ of hemangioblastoma، ۸ of haemangioma، ۶ of lipoma، ۸ of غیر معمول intramedullary است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tumor which is composed of astrocytes and forms in the brain or nervous system (medicine)

پیشنهاد کاربران

آستروسیتوما: ( اسم ) نوعی تومور مغزی که به آرامی در بافت همبند سیستم عصبی ایجاد می شود.

بپرس