astound

/əˈstaʊnd//əˈstaʊnd/

معنی: مبهوت کردن
معانی دیگر: (ناگهان و به طور شدید) مبهوت کردن، (کاملا) بهت زده کردن، مات و متحیر کردن، هاج و واج کردن (معمولا به طور نا خوشایند)، حیران کردن، گیج، متحیر

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: astounds, astounding, astounded
مشتقات: astoundingly (adv.)
• : تعریف: to overcome with surprise, awe, or wonder; amaze.
مترادف: amaze, astonish, dumbfound, shock, stagger, stun, stupefy
مشابه: baffle, bewilder, confuse, dazzle, flabbergast, petrify, surprise, wonder

- We had seen tornadoes before, but the sight of this one astounded us.
[ترجمه گوگل] قبلاً گردبادهایی را دیده بودیم، اما دیدن این گردباد ما را متحیر کرد
[ترجمه ترگمان] قبلا tornadoes را دیده بودیم، اما منظره این یکی ما را به حیرت انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- That she could have lied about something like that astounded her parents.
[ترجمه آپارنیک] اینکه اون میتواند درباره ی چیزی مثل این دروغ بگوید خانواده اش را شگفت زده کرد
|
[ترجمه گوگل] اینکه او می توانست در مورد چنین چیزی دروغ بگوید والدینش را شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان] که ممکن است در مورد چیزی مثل پدر و مادرش دروغ گفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He used to astound his friends with feats of physical endurance.
[ترجمه گوگل]او عادت داشت دوستانش را با شاهکارهای استقامت بدنی شگفت زده کند
[ترجمه ترگمان]عادت داشت که دوستان خود را با اعمال زور جسمانی گیج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their dark humor never failed to astound him.
[ترجمه گوگل]طنز سیاه آنها هرگز نتوانست او را شگفت زده کند
[ترجمه ترگمان]خلق و خوی Their هرگز او را گیج نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He wants to surpass and astound them by transforming the world.
[ترجمه گوگل]او می خواهد با دگرگون کردن جهان از آنها پیشی بگیرد و آنها را مبهوت کند
[ترجمه ترگمان]می خواهد با تغییر جهان از آن ها پیشی بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Turner's business sense continues to astound me.
[ترجمه گوگل]حس تجاری ترنر همچنان مرا شگفت زده می کند
[ترجمه ترگمان]حس کسب وکار ترنر به مبهوت کردن من ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He never fails to astound us with his ability to dunk a basketball backwards without looking.
[ترجمه گوگل]او هرگز نمی تواند ما را با توانایی خود در فرونشاندن توپ بسکتبال به عقب بدون نگاه کردن، شگفت زده کند
[ترجمه ترگمان]او هرگز نمی تواند ما را با توانایی اش برای غوطه ور شدن یک بسکتبال بدون نگاه کردن مبهوت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These places continue to astound me every time I step off the plane or train.
[ترجمه گوگل]هر بار که از هواپیما یا قطار پیاده می شوم، این مکان ها همچنان مرا شگفت زده می کنند
[ترجمه ترگمان]این جاها هر بار که از هواپیما یا قطار پیاده می شوم، گیج و مبهوت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Does not my heat astound you. And my light.
[ترجمه گوگل]آیا گرمای من شما را متحیر نمی کند؟ و نور من
[ترجمه ترگمان]این گرمای من تو را گیج نمی کند و نور من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A repertoire of tricks will astound the esteemed public.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از ترفندها عموم مردم را متحیر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از دوز و کلک مردم محترم را مبهوت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nothing can astound them.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند آنها را شگفت زده کند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند آن ها را گیج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She reasoned that if kicking dancers were so popular with audiences, the sight of kicking on pointe would astound them.
[ترجمه گوگل]او استدلال می کرد که اگر رقصندگان لگد زنی تا این حد در بین تماشاگران محبوب بودند، منظره لگد زدن به پوینت آنها را متحیر می کرد
[ترجمه ترگمان]او استدلال می کرد که اگر رقاص ها در حضور تماشاچی ها خیلی مشهور باشند، منظره ضربه بر آن، آن ها را گیج و مبهوت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If we all did the things we are capable of doing, we would literally astound ourselves. Thomas A. Edison
[ترجمه گوگل]اگر همه ما کارهایی را انجام می دادیم که توانایی انجام آنها را داریم، به معنای واقعی کلمه خودمان را شگفت زده می کردیم توماس A ادیسون
[ترجمه ترگمان]اگر ما همه کارهایی را که قادر به انجام آن هستیم انجام دهیم، واقعا خود را مبهوت خواهیم کرد توماس آ ادیسون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore we have made decisions to about changes that will astound and give you new hope.
[ترجمه گوگل]بنابراین ما تصمیماتی در مورد تغییراتی گرفته ایم که شما را شگفت زده می کند و امید جدیدی به شما می دهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما تصمیماتی در مورد تغییراتی که مبهوت و به شما امید جدید می دهند، اتخاذ کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eg : If we did all the things we are capable of, we would astound ourselves.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: اگر ما تمام کارهایی را که می توانیم انجام دهیم، خود را شگفت زده می کنیم
[ترجمه ترگمان]E [ g ]: اگر ما همه کاره ای لازم را انجام می دادیم، ما خودمان را مبهوت می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Incorporating symbols and places from Teotihuacan mexico and the teachings of the Toltec into the base concepts of the tarot has created an incredible beauty in each card that will truly astound you.
[ترجمه گوگل]گنجاندن نمادها و مکان‌هایی از مکزیک Teotihuacan و آموزه‌های Toltec در مفاهیم پایه تاروت، زیبایی باورنکردنی را در هر کارت ایجاد کرده است که واقعاً شما را شگفت‌زده می‌کند
[ترجمه ترگمان]قرار دادن نمادها و مکان هایی از Teotihuacan مکزیک و آموزه های of به مفاهیم پایه در هر کارت زیبایی باور نکردنی را در هر کارت ایجاد کرده است که واقعا شما را مبهوت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبهوت کردن (فعل)
amaze, astonish, disconcert, astound, flabbergast, transfix

انگلیسی به انگلیسی

• surprise, amaze, shock
if something astounds you, you are amazed by it.

پیشنهاد کاربران

astound ( v ) ( əˈstaʊnd ) =to surprise or shock sb very much, e. g. His arrogance astounded her. astounded ( adj ) , astounding ( adj ) , astoundingly ( adv )
astound
حیرت زده کردن ، مبهوت کردن ، شوکه کردن
Shock with surprise
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : astound
اسم ( noun ) : astoundment
صفت ( adjective ) : astounded / astounding
قید ( adverb ) : astoundingly
❗️کلمه ی astoundment یک کلمه ی منسوخ است و در انگلیسی روزمره هیچ کاربردی ندارد ولی فعل، صفت ها و قید آن به طور کاملا رایج استفاده می شوند
...
[مشاهده متن کامل]

Shock
Greatly surprise
مبهوت کردن کسی، حیرت زده. مثال:
They intimidate me to kill him and I was astounded= انها مرا ترساندند ( مرعوب کردند ) تا او را بکشم و من مبهوت ( متحیر، حیرت زده ) بودم.
حیرت آور

بپرس