1. Despite what has been called the moral astigmatism of the Tuskegee study, not all of its lessons are negative.
[ترجمه گوگل]علیرغم آنچه که آستیگماتیسم اخلاقی مطالعه تاسکگی نامیده می شود، همه درس های آن منفی نیستند
[ترجمه ترگمان]علی رغم آنچه که the اخلاقی مطالعه Tuskegee نامیده شده است، همه درس های آن منفی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His views on the nature of astigmatism were important and he improved the treatment of acute glaucoma.
[ترجمه گوگل]نظرات او در مورد ماهیت آستیگماتیسم مهم بود و او درمان گلوکوم حاد را بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های او درباره طبیعت of مهم بودند و رفتار آب سیاه حاد را بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Astigmatism can occur in addition to nearsightedness and farsightedness.
[ترجمه گوگل]آستیگماتیسم می تواند علاوه بر نزدیک بینی و دوربینی رخ دهد
[ترجمه ترگمان]Astigmatism می تواند علاوه بر nearsightedness و farsightedness رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. With astigmatism objects appear stretched and distorted.
[ترجمه گوگل]با آستیگماتیسم، اجسام کشیده و منحرف به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]اشیا معلق به نظر کشیده شده و کج و معوج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Does child astigmatism add myopic need to wear an eye?
[ترجمه گوگل]آیا آستیگماتیسم کودک نیاز نزدیک بینی به پوشیدن چشم را افزایش می دهد؟
[ترجمه ترگمان]آیا astigmatism کودک به پوشیدن چشم نزدیک بین نیاز به پوشیدن چشم دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Have the nearsighted patient of astigmatism, can you adorn invisible glasses?
[ترجمه گوگل]آیا بیمار نزدیک بین آستیگماتیسم، آیا می توانید عینک نامرئی را تزئین کنید؟
[ترجمه ترگمان]به نظر میرسه که این شخص نزدیک بین هستند، شما عینک نامرئی می زنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Morethan percent were nearsighted and 36 percent had astigmatism, which causes fuzzy vision, the team reported.
[ترجمه گوگل]این تیم گزارش داد که بیش از درصد آنها نزدیک بین و 36 درصد مبتلا به آستیگماتیسم بودند که باعث دید مبهم می شود
[ترجمه ترگمان]این تیم گزارش داد که morethan درصد nearsighted و ۳۶ درصد astigmatism بوده اند که باعث بینایی فازی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. By selecting appropriate cavity configurations, the astigmatism of optical mode in spherical mirror folded cavities can be partially eliminated and regulated.
[ترجمه گوگل]با انتخاب پیکربندیهای مناسب حفره، آستیگماتیسم حالت نوری در حفرههای تا شده آینهای کروی را میتوان تا حدی از بین برد و تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]با انتخاب پیکر بندی های مناسب حفره، astigmatism حالت نوری در آینه و حفره های تاشده می تواند تا حدی حذف و منظم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Doesn't astigmatism take glasses degree can deeper and deeper ah?
[ترجمه گوگل]آیا آستیگماتیسم درجه عینک نمیگیرد و عمیقتر میشود آه؟
[ترجمه ترگمان]آیا تکان خوردن گیلاس ها عمیق تر و عمیق تر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To evaluate differences on astigmatism in corneal topography and mydriatic optometry.
[ترجمه گوگل]ارزیابی تفاوتهای آستیگماتیسم در توپوگرافی قرنیه و بیناییسنجی میدریاتیک
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی تفاوت ها در astigmatism در توپوگرافی corneal و mydriatic optometry
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. For moderate and higher astigmatism, PRK provides better accuracy and predication.
[ترجمه گوگل]برای آستیگماتیسم متوسط و بالاتر، PRK دقت و پیش بینی بهتری را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]برای astigmatism متوسط و بالاتر، PRK دقت و پیش بینی بهتری ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Eye problem. Congenital amblyopia. Long sight adds astigmatism.
[ترجمه گوگل]مشکل چشم آمبلیوپی مادرزادی بینایی طولانی باعث آستیگماتیسم می شود
[ترجمه ترگمان]مشکل چشم کج و معوج نگاه طولانی به astigmatism می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Astigmatism is caused when the cornea is shaped irregularly like a football.
[ترجمه گوگل]آستیگمات زمانی ایجاد می شود که قرنیه به شکل نامنظمی مانند توپ فوتبال باشد
[ترجمه ترگمان]زمانی که قرنیه مانند یک توپ فوتبال شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Anastigmatic lens : Photographic lens corrected astigmatism as well as other distortions. Process camera lenses are anastigmats.
[ترجمه گوگل]لنز آناستیگماتیک: لنز عکاسی آستیگماتیسم و سایر اعوجاج ها را اصلاح می کند لنزهای دوربین فرآیندی آناستیگمات هستند
[ترجمه ترگمان]لنز ماکرو: لنز عکاسی astigmatism و همچنین distortions دیگر را تصحیح کرد لنزهای دوربین فرآیند anastigmats هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید