1. The space asterism spot, is the angel eye.
[ترجمه گوگل]نقطه اختر فضا، چشم فرشته است
[ترجمه ترگمان]نقطه صورتواره، چشم فرشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Teapot is a particularly famous asterism – pattern of stars that is not a constellation.
[ترجمه گوگل]قوری یک ستاره خاص معروف است - الگوی ستارگانی که یک صورت فلکی نیستند
[ترجمه ترگمان]The یک صورتواره به ویژه معروف به ستاره است که یک صورت فلکی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. An asterism is a star formation that is not an officially recognized constellation.
[ترجمه گوگل]ستارهشناسی به شکل ستارهای گفته میشود که یک صورت فلکی رسمی شناخته نشده است
[ترجمه ترگمان]صورتواره تشکیل ستاره است که یک صورت فلکی شناخته شده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In Greek myth, the Big Dipper asterism represents the hindquarters and tail of the constellation Ursa Major, the Great Bear.
[ترجمه گوگل]در اسطوره یونانی، ستاره دب اکبر نمایانگر قسمت عقبی و دم صورت فلکی خرس بزرگ، خرس بزرگ است
[ترجمه ترگمان]در افسانه یونانی، ملاقه بزرگ، نیم تنه عقبی و دم صورت فلکی خرس بزرگ (خرس بزرگ)را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. These brilliant stars make up the huge asterism known as the Summer Triangle.
[ترجمه گوگل]این ستاره های درخشان ستاره بزرگی را تشکیل می دهند که به عنوان مثلث تابستانی شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این ستارگان درخشان، صورتواره بزرگ معروف به مثلث تابستان را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Modern stargazers sometimes mistake it for the asterism known as the Little Dipper.
[ترجمه گوگل]ستارگان مدرن گاهی اوقات آن را با ستاره ای که به نام دب کوچک شناخته می شود اشتباه می گیرند
[ترجمه ترگمان]stargazers مدرن گاهی اوقات آن را برای یک صورتواره که به نام ملاقه کوچک شناخته می شود اشتباه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Northern Cross is what's called an asterism, or recogniazable pattern within a constellation.
[ترجمه گوگل]صلیب شمالی چیزی است که به آن ستاره شناسی یا الگوی قابل تشخیص در یک صورت فلکی می گویند
[ترجمه ترگمان]صلیب شمالی چیزی است که یک صورتواره نامیده می شود، یا الگوی recogniazable در صورت فلکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. First, locate the prominent Teapot asterism in the constellation Sagittarius the Archer.
[ترجمه گوگل]ابتدا ستاره قوری برجسته در صورت فلکی کماندار کماندار را پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]اول، یک صورتواره برجسته برجسته در صورت فلکی برج قوس را پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It isn't far from the graceful Circlet asterism in the constellation Pisces.
[ترجمه گوگل]دور از ستاره دایره برازنده در صورت فلکی حوت نیست
[ترجمه ترگمان]این ماهی از یک صورتواره زیبا که در صورت فلکی ماهی قرار دارد، فاصله ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But it is the brightest star at the left of this well-composed, starry mosaic spanning about 23 degrees across the northern sky asterism dubbed the Little Dipper.
[ترجمه گوگل]اما این درخشانترین ستاره در سمت چپ این موزاییک پر ستاره و خوش ترکیب است که حدود 23 درجه در سراسر آسمان شمالی اختر موسوم به دب کوچک قرار دارد
[ترجمه ترگمان]اما روشن ترین ستاره در سمت چپ این مجموعه زیبا و پر ستاره است که در حدود ۲۳ درجه در سراسر صورتواره آسمان شمالی، ملاقه کوچک نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید