assuredly

/əˈʃʊrədli//əˈʃɔːdli/

معنی: مغرور، مطمئنا
معانی دیگر: مطمئنا

جمله های نمونه

1. He is, assuredly, not alone in believing they will win.
[ترجمه گوگل]او مطمئناً تنها نیست که معتقد است آنها پیروز خواهند شد
[ترجمه ترگمان]مسلما او تنها نیست که باور کند آن ها پیروز خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I am most assuredly in favour.
[ترجمه گوگل]من مطمئناً طرفدار هستم
[ترجمه ترگمان]به نظر من، من کاملا به شما لطف دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their attempts will most assuredly fail.
[ترجمه گوگل]مطمئناً تلاش آنها با شکست مواجه خواهد شد
[ترجمه ترگمان]تلاش آن ها مسلما با شکست مواجه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The government most assuredly does believe in organic farming.
[ترجمه گوگل]دولت مطمئناً به کشاورزی ارگانیک اعتقاد دارد
[ترجمه ترگمان]به طور حتم، دولت به کشاورزی ارگانیک معتقد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Any golfer who qualified for the Tour had assuredly earned and paid for the privilege.
[ترجمه گوگل]هر گلفبازی که برای تور واجد شرایط شده بود، مطمئناً این امتیاز را به دست آورده و پرداخت کرده است
[ترجمه ترگمان]هر گلف باز که صلاحیت این تور را داشت، به طور حتم به خاطر این امتیاز به دست آورده و پول پرداخت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The event assuredly was communicated throughout the nursing system by informal channels.
[ترجمه گوگل]این رویداد مطمئناً از طریق کانال های غیررسمی در سراسر سیستم پرستاری اطلاع رسانی شده است
[ترجمه ترگمان]این رویداد به طور حتم در سراسر سیستم پرستاری از طریق کانال های غیر رسمی انتقال داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And he is most assuredly on the business side.
[ترجمه گوگل]و او مطمئناً در سمت تجارت است
[ترجمه ترگمان]و به احتمال زیاد در کار تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yet, she knows, as the unemployed assuredly know, that nothing much is going to happen quickly.
[ترجمه گوگل]با این حال، همانطور که بیکاران مطمئناً می دانند، او می داند که هیچ چیز به سرعت اتفاق نمی افتد
[ترجمه ترگمان]با این حال، به طور حتم، او می داند که هیچ چیز به سرعت پیش نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She will assuredly be busy for quite some time.
[ترجمه گوگل]او مطمئناً برای مدت زیادی مشغول خواهد بود
[ترجمه ترگمان]مسلما مدتی سرش شلوغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The grammar schools were assuredly not intended for the gentry alone.
[ترجمه گوگل]مطمئناً مدارس گرامر تنها برای اعیان نبود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که مدارس دستور زبان به هیچ وجه قصد ندارند که خودشان را تنها بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most assuredly, the manufacturers behind Smirnoff Ice do, as well as the legalities associated thereof.
[ترجمه گوگل]مطمئناً، سازندگان پشت Smirnoff Ice، و همچنین قوانین مرتبط با آن، این کار را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]به طور حتم، تولید کنندگان پشت یخ Smirnoff، و نیز the مرتبط با آن، این کار را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We should assuredly call these actions instinctive.
[ترجمه گوگل]ما مطمئناً باید این اعمال را غریزی بنامیم
[ترجمه ترگمان]ما باید این اعمال غریزی را به طور غریزی صدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On the right hand is assuredly that' squirt 'Val Dartie.
[ترجمه گوگل]در سمت راست مطمئناً وال دارتی می زند
[ترجمه ترگمان]در سمت راست به احتمال زیاد وال Dartie رو فواره میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Assuredly, as the minister looked back, he beheld an expression of divine gratitude and ecstasy that seemed like the shine of the celestial city on her face, so wrinkled and ashy pale.
[ترجمه گوگل]مطمئناً وقتی وزیر به عقب نگاه کرد، ابراز سپاس و وجد الهی را دید که مانند درخشش شهر آسمانی بر چهره او بود، چنان چروکیده و رنگ پریده
[ترجمه ترگمان]مسلما، چون وزیر به پشت سر نگاه می کرد، حالتی از قدرشناسی و ecstasy می دید که همچون درخشش شهر آسمانی بر چهره او، چین و چروک و رنگ پریده می نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Assuredly the reason is, that the Earth draws it. There must be a drawing power in matter.
[ترجمه گوگل]مطمئناً دلیل این است که زمین آن را می کشد در ماده باید نیروی کششی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مسلما علت آن این است که زمین آن را ترسیم می کند باید یک قدرت کشش در ماده وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مغرور (قید)
assuredly

مطمئنا (قید)
assuredly, certainly

انگلیسی به انگلیسی

• surely, undoubtedly, certainly
if something is assuredly true, it is definitely true.

پیشنهاد کاربران

با اطمینان، با اعتماد به نفس، قاطعانه
she smiles assuredly and reminds the students. . .
This is most assuredly a t rex tail
این مطمئنا دم تی رکس هستش
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : assure
✅️ اسم ( noun ) : assurance
✅️ صفت ( adjective ) : assured
✅️ قید ( adverb ) : assuredly
مسلماً

بپرس