assimilated
تخصصی
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
assimilated ( زمینشناسی )
واژه مصوب: گوارده 1
تعریف: ویژگی سنگ یا مادهای که فرایند گوارد بر آن انجام شده باشد
واژه مصوب: گوارده 1
تعریف: ویژگی سنگ یا مادهای که فرایند گوارد بر آن انجام شده باشد
assimilated برابر های فارسی : "همگنیده" "همگون سازی شده ، همرنگ سازی شده، همانند سازی شده، همگرایانیده ( بندرت )
assimilation: همگون سازی فرهنگی از واژه هایی است که بیشتر در باره دیدگاههای سیاسی - اجتماعی بکار برده میشود
هم رنگ و شبیه کردن همگون کردن اجتماعی ( قومی دینی و فرهنگی )
assimilation: همگون سازی فرهنگی از واژه هایی است که بیشتر در باره دیدگاههای سیاسی - اجتماعی بکار برده میشود
هم رنگ و شبیه کردن همگون کردن اجتماعی ( قومی دینی و فرهنگی )