assignment statement

/əˈsaɪnməntˈsteɪtmənt//əˈsaɪnməntˈsteɪtmənt/

حکم گمارشی

جمله های نمونه

1. Suggest a set of sequences of assignment statements, which you would expect to be typical of programs involving arithmetic calculation.
[ترجمه گوگل]مجموعه‌ای از دنباله‌ای از عبارات انتساب را پیشنهاد کنید، که انتظار دارید برای برنامه‌های محاسباتی محاسباتی معمولی باشد
[ترجمه ترگمان]یک سری از جملات مربوط به تکالیف را پیشنهاد کنید، که انتظار دارید در برنامه های مربوط به محاسبه حساب معمولی باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An assignment statement which looks like a comparison.
[ترجمه گوگل]یک بیانیه تکلیف که شبیه مقایسه است
[ترجمه ترگمان]یک شرح تکلیف که شبیه یک مقایسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In writing an assignment statement, for example, you can declare variables of any type, use any identifier to the left of the equal sign, and supply any expression on the right.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در نوشتن یک دستور انتساب، می توانید متغیرهایی از هر نوع را اعلام کنید، از هر شناسه ای در سمت چپ علامت مساوی استفاده کنید و هر عبارتی را در سمت راست ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]برای مثال در نوشتن یک شرح تکلیف، شما می توانید متغیرهای هر نوع را اعلام کنید، از هر شناسه به چپ نشانه برابر استفاده کنید، و هر گونه بیان را در سمت راست تامین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You use a normal assignment statement to assign an object to an object variable.
[ترجمه گوگل]شما از یک دستور انتساب معمولی برای تخصیص یک شی به یک متغیر شی استفاده می کنید
[ترجمه ترگمان]شما از یک عبارت تخصیص نرمال برای تعیین یک شی به یک متغیر شی استفاده می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The value generated on the right side of the assignment statement is stored in the property.
[ترجمه گوگل]مقدار تولید شده در سمت راست بیانیه انتساب در ویژگی ذخیره می شود
[ترجمه ترگمان]مقدار تولید شده در سمت راست شرح تکلیف در دارایی ذخیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Use the variable name on the left side of an assignment statement.
[ترجمه گوگل]از نام متغیر در سمت چپ دستور انتساب استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از نام متغیر در سمت چپ یک شرح تکلیف استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The procedure in Listing 22 demonstrates the solidDB scalar function TIMESTAMPDIFF, used in an assignment statement.
[ترجمه گوگل]روش موجود در فهرست 22 تابع اسکالر solidDB TIMESTAMPDIFF را نشان می دهد که در یک دستور انتساب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این روش در لیست ۲۲، تابع اسکالر solidDB را نشان می دهد که در یک شرح تکلیف استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Function calls cannot appear on the left side of an assignment statement.
[ترجمه گوگل]فراخوانی های تابع نمی توانند در سمت چپ بیانیه انتساب ظاهر شوند
[ترجمه ترگمان]فراخوانی تابع نمی تواند در سمت چپ یک شرح تکلیف ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Use the property name on the left side of an assignment statement.
[ترجمه گوگل]از نام ویژگی در سمت چپ بیانیه انتساب استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]نام دارایی را در سمت چپ یک شرح تکلیف استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] حکک گمارشی، دستورانتساب، حکم انتساب، عبارت گمارشی، جمله جایگزینی . - جمله تخصیص- جمله ای در یک زبان کامپیوتری که مقدار عبارتی را محاسبه نموده و آن مقدار را در یک متغیر قرار می دهد . مانند عبارت در زبان بیسیک است .

پیشنهاد کاربران

assignment statement ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: حکم نسبت دهی
تعریف: یک حکم برنامه نویسی که مقداری را به یک متغیر نسبت می دهد
جمله انتساب، جمله تخصیص
جمله ای در یک زبان کامپیوتری که ( 1 ) مقدار عبارتی را محاسبه نموده و ( 2 ) آن مقدار را در یک متغیر قرار می دهد.
مثال:
x = 1
x = x 1

بپرس