1. He briefed all the agents before assigning them.
[ترجمه گوگل]او قبل از تعیین تکلیف همه ماموران را در جریان قرار داد
[ترجمه ترگمان]اون همه مامورها رو قبل از اینکه اونا رو تعیین کنه، در جریان قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون همه مامورها رو قبل از اینکه اونا رو تعیین کنه، در جریان قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You can even create rollovers, assigning separate graphics to each rollover state.
[ترجمه گوگل]شما حتی می توانید rollover ایجاد کنید، و گرافیک های جداگانه را به هر حالت rollover اختصاص دهید
[ترجمه ترگمان]شما حتی می توانید rollovers را ایجاد کنید و گرافیک جداگانه ای را به هر حالت rollover اختصاص دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما حتی می توانید rollovers را ایجاد کنید و گرافیک جداگانه ای را به هر حالت rollover اختصاص دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We still have many difficulties in assigning particular nuances to one or other category and attempt to resolve them by discussion.
[ترجمه گوگل]ما هنوز در اختصاص دادن تفاوت های ظریف به یک یا دسته دیگر و تلاش برای حل آنها با بحث و گفتگو با مشکلات زیادی روبرو هستیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز مشکلات زیادی در اختصاص دادن نکات خاص به یک یا گروه دیگر و تلاش برای حل آن ها با بحث داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما هنوز مشکلات زیادی در اختصاص دادن نکات خاص به یک یا گروه دیگر و تلاش برای حل آن ها با بحث داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Orders assigning him to the Simonova's mission were make-work, a temporary solution at best.
[ترجمه گوگل]دستورهایی که او را به مأموریت سیمونوا منصوب میکردند ساختگی بود، در بهترین حالت یک راهحل موقت
[ترجمه ترگمان]Orders که او را به ماموریت Simonova اختصاص می دادند، کار می کردند، یک راه حل موقت در بهترین حالت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Orders که او را به ماموریت Simonova اختصاص می دادند، کار می کردند، یک راه حل موقت در بهترین حالت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Restoring faith in government requires assigning tasks to the right village.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن ایمان به دولت مستلزم تعیین وظایف به روستای مناسب است
[ترجمه ترگمان]برگرداندن ایمان به دولت نیازمند اختصاص دادن وظایف به روستای مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برگرداندن ایمان به دولت نیازمند اختصاص دادن وظایف به روستای مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Let us now return to the question of assigning lexical units to lexemes.
[ترجمه گوگل]حال به مسئله اختصاص دادن واحدهای واژگانی به واژگان بازگردیم
[ترجمه ترگمان]اکنون برگردیم به این مساله که واحدهای لغوی در lexemes را تعیین کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون برگردیم به این مساله که واحدهای لغوی در lexemes را تعیین کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Physician and theologian join hands in assigning responsibility.
[ترجمه گوگل]پزشک و متکلم در تعیین مسئولیت دست به دست هم می دهند
[ترجمه ترگمان]پزشک و متخصص الهیات در تخصیص مسئولیت به دست هم می پیوندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پزشک و متخصص الهیات در تخصیص مسئولیت به دست هم می پیوندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Harte also interrogates the sentimental by assigning Ken tuck the role of camp spokesman.
[ترجمه گوگل]هارت همچنین با سپردن نقش سخنگوی کمپ به کن تاک، از احساساتی بازجویی می کند
[ترجمه ترگمان]Harte همچنین به خاطر اختصاص نقش سخنگوی کمپ، احساساتی را مورد سوال قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Harte همچنین به خاطر اختصاص نقش سخنگوی کمپ، احساساتی را مورد سوال قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Digital Rights Management systems (DRMs) are means of assigning access to digital contents.
[ترجمه گوگل]سیستمهای مدیریت حقوق دیجیتال (DRM) ابزاری برای تخصیص دسترسی به محتوای دیجیتال هستند
[ترجمه ترگمان]سیستم های مدیریت حقوق دیجیتال (DRMs)به منظور تخصیص دسترسی به محتوای دیجیتال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیستم های مدیریت حقوق دیجیتال (DRMs)به منظور تخصیص دسترسی به محتوای دیجیتال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We can worry about minor details like assigning blame later.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم نگران جزئیات جزئی مانند مقصر دانستن بعدا باشیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم در مورد جزئیات کوچک مثل این که بعدا سرزنش می شوند، نگران باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم در مورد جزئیات کوچک مثل این که بعدا سرزنش می شوند، نگران باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The other is content assigning algorithm based on two - phase hashing.
[ترجمه گوگل]دیگری الگوریتم تخصیص محتوا بر اساس هش دو فازی است
[ترجمه ترگمان]بخش دیگر، اختصاص دادن الگوریتم بر مبنای تغییر دو فازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بخش دیگر، اختصاص دادن الگوریتم بر مبنای تغییر دو فازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Part-of-speech tagging is the task of assigning symbols from a particular set to words in a natural language text.
[ترجمه گوگل]برچسب گذاری بخشی از گفتار وظیفه اختصاص دادن نمادها از یک مجموعه خاص به کلمات در یک متن زبان طبیعی است
[ترجمه ترگمان]برچسب زدن بخشی وظیفه اختصاص دادن نماد از یک مجموعه خاص به کلمات در یک متن زبان طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برچسب زدن بخشی وظیفه اختصاص دادن نماد از یک مجموعه خاص به کلمات در یک متن زبان طبیعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In assigning the port hydraulic structure, the most dangerous wave to act on breakwater is not all forward wave and it is more practical to consider the action of the diagonal wave.
[ترجمه گوگل]در تخصیص سازه هیدرولیک پورت، خطرناک ترین موجی که روی موج شکن اعمال می شود، همه موج رو به جلو نیست و در نظر گرفتن عمل موج مورب عملی تر است
[ترجمه ترگمان]در تعیین ساختار هیدرولیکی بندر، خطرناک ترین موج برای عمل روی موج شکن یک موج جلو نیست و عملی بیشتر برای در نظر گرفتن عملکرد موج مورب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در تعیین ساختار هیدرولیکی بندر، خطرناک ترین موج برای عمل روی موج شکن یک موج جلو نیست و عملی بیشتر برای در نظر گرفتن عملکرد موج مورب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The act of assigning absolute addresses to a program.
[ترجمه گوگل]عمل تخصیص آدرس های مطلق به یک برنامه
[ترجمه ترگمان]عمل تخصیص آدرس های مطلق به یک برنامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عمل تخصیص آدرس های مطلق به یک برنامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But assigning the vouchers randomly guarded against this risk.
[ترجمه گوگل]اما تخصیص کوپن ها به طور تصادفی در برابر این خطر محافظت می شود
[ترجمه ترگمان]اما به vouchers که بطور تصادفی در برابر این ریسک محافظت میشه، تعیین می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما به vouchers که بطور تصادفی در برابر این ریسک محافظت میشه، تعیین می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید