asseverate

/əˈsevəreɪt//əˈsevəreɪt/

معنی: بطور جدی اظهار کردن
معانی دیگر: (موکدا) ادعا کردن، جدا اظهار داشتن، قویا تصریح کردن، تصریح کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: asseverates, asseverating, asseverated
مشتقات: asseveration (n.)
• : تعریف: to declare with solemnity and earnestness; affirm.
مشابه: insist, protest, swear, testify, vow

- Despite this damning evidence, he asseverated his innocence.
[ترجمه گوگل] علیرغم این شواهد نفرت انگیز، او بی گناهی خود را تایید کرد
[ترجمه ترگمان] با وجود این شواهد کوبنده، بی گناهی خود را به میان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The politician asseverated that she would keep her promise to the voters.
[ترجمه گوگل] این سیاستمدار تاکید کرد که به قول خود به رای دهندگان عمل خواهد کرد
[ترجمه ترگمان] این سیاست مدار تاکید کرد که او قول خود را به رای دهندگان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بطور جدی اظهار کردن (فعل)
asseverate

انگلیسی به انگلیسی

• declare; affirm

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
با جدیت اظهار کردن / با قاطعیت اعلام کردن / با تأکید گفتن
در زبان محاوره ای:
محکم گفتن، جدی تأکید کردن، قاطعانه اعلام کردن
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( رسمی – حقوقی/ادبی ) :**
اظهار یا اعلام چیزی با جدیت و قاطعیت.
مثال: He asseverated his innocence before the court.
او بی گناهی خود را با جدیت در دادگاه اعلام کرد.
2. ** ( ادبی – تأکیدی ) :**
به کار بردن برای تأکید بر حقیقت یا باور شخصی.
مثال: She asseverated that the story was true.
او با قاطعیت گفت که داستان حقیقت دارد.
3. ** ( رسمی – خطابه ای ) :**
در متون رسمی یا خطابه ها برای بیان جدی و محکم استفاده می شود.
مثال: The witness asseverated the facts clearly.
شاهد حقایق را با جدیت بیان کرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
assert – affirm – declare – aver – maintain – proclaim

با declare مترادفه. ادعاکردن