✍ توضیح: Having a strong or distinct flavor, or being confident and forceful in expression 💪🗣️
🔍 مترادف: Confident
✅ مثال: Her assertive approach to negotiations helped her get the best deal.
صفت تفضیلی: more assertive
صفت عالی: most assertive
جسور، بااعتمادبه نفس، قاطع، مدعی
قوی، متمایز ( طعم یا عطر )
Synonyms: absolute, assured, certain, confident, decided, decisive, demanding, dogmatic, domineering, emphatic, firm, forceful, forward, insistent, militant, overbearing, positive, pushy, self - assured, self - confident, strong - willed, sure
... [مشاهده متن کامل]
Antonyms: diffident, quiet, shy, unconfident
با جرأت
قاطع و با اعتماد به نفس، مدعی
معنی حقوقی: قطعی
کلمه assertive صفت است در حالیکه معنی اول که در بالا داده شده ( اظهار کننده، ادعا کننده ) فاعل هستند.
assertive ( adj ) ( əˈsərt̮ɪv ) =expressing opinions or desires strongly and with confidence, so that people take notice, e. g. You should be more assertive. assertively ( adv ) , assertiveness ( n )
با توجه به توضیح زیر در مورد این کلمه بهترین معنی : جسور و با شهامت میشه یعنی کسی که بدون هیچ ترسی و با اعتماد به نفس، چیزی رو بیان میکنه و میگه
If someone is confident and is not afraid to say something, they are assertive.
مطالبه گر ، طلبکار، دست برندار
با قاطعیت
assertive یعنی با اطمینان و با اعتماد بنفس کاری را انجام دادن یا برخورد کردن.
assertive: ایستادگی
assertive quality: ویژگی ایستایی
جسور
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : assert
اسم ( noun ) : assertion / assertiveness
صفت ( adjective ) : assertive
قید ( adverb ) : assertively
Timid را میشه متضاد Assertive دانست
🟧 T I M I D 🟧∆ showing a lack of courage or confidence; easily frightened∆ feeling or showing a lack of courage or confidence🟧 A S S E R T I V E 🟧
... [مشاهده متن کامل]
∆ Someone who is assertive behaves confidently and is not frightened to say what they want or believe
∆ behaving confidently and able to say in a direct way what you want or believe
∆ having or showing a confident and forceful personality
Example :
Roosters have more stamina and strength than female chickens. Hens tend to be more timid, while roosters are always more assertive. Roosters tend to be bossy, even when they're young : خروس ها نسبت به مرغ ها استقامت و قدرت بیشتری دارند. مرغ ها ترسوتر هستند، در حالی که خروس ها همیشه قاطع تر هستند. خروس ها حتی زمانی که جوان هستند، تمایل دارند که رئیس باشند.
he defended his actions so assertively that everyone thought he was right
با چنان سماجتی از اعمال خود دفاع می کرد که همه فکر کردند حق با اوست.
جسارت، خصوصا در متون روانشناسی
شخص پر رو و حاضر جواب
ادم پیله
( صفت ) فردی که ابزار وجود میکند = confident
کسی که دیگران حرفش رو میخونن، قاطع
با اعتماد به نفس، قاطع، مدعی
سمج
جسورو پرجرات
قاطع بودن
شخصی که اعتماد به نفس داره
( فرد ) جسور، معتمد به نفس
کَنِه
سمج - جسور
قرص، محکم، قاطع
confident معتمد به نفس
Self - confident به خود مطمئن
Determined & decisive مصمم و قاطع
authoritative اقتدار گرا
an assertive lawyer/attorney
( وکیل ) کار بلد، خبره، پافشار، فعال، بی باک، جسور
اظهار وجود، جسارت، جرأت ورزی
سمج، مُسِرّ
فرد قاطع
If you are patient, you should be more assertive with your doctor.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٧)