assemblywoman

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: assemblywomen
• : تعریف: a female member of a legislative assembly.

جمله های نمونه

1. She later became a state assemblywoman, the Honorable Joyce Emerson, known for her advocacy of open space, poor children, and the Arts.
[ترجمه گوگل]او بعداً یک زن مجلس ایالتی شد، جویس امرسون ارجمند، که به خاطر طرفداری از فضای باز، کودکان فقیر، و هنر شهرت داشت
[ترجمه ترگمان]بعدها به یک assemblywoman ایالتی، به نام Honorable Joyce امرسون به خاطر دفاع از فضای باز، بچه های بیچاره و هنر معروف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. State Assemblywoman Diane Harkey, a Republican, called the project a 'pipe dream' and added: 'It can't be paid for the way people were promised.
[ترجمه گوگل]دایان هارکی، نماینده مجلس ایالتی، یک جمهوری خواه، این پروژه را "رویای لوله" خواند و افزود: "نمی توان آن را برای روشی که به مردم وعده داده شده پرداخت کرد "
[ترجمه ترگمان]Assemblywoman دایان Harkey، یک جمهوریخواه، این پروژه را یک رویای لوله خواند و افزود: این مبلغ را نمی توان برای روشی که مردم وعده داده بودند پرداخت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As a state assemblywoman for Teratai I urge the police to respect the rights of the people to 'cycle' and to campaign.
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک نماینده مجلس ایالتی برای تراتای از پلیس می خواهم که به حقوق مردم برای «دوچرخه زدن» و کمپین احترام بگذارد
[ترجمه ترگمان]من به عنوان یک assemblywoman دولتی به پلیس اصرار می کنم که به حقوق مردم برای دوچرخه سواری و مبارزه احترام بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Assemblywoman Audrey I. Pheffer was elected to the New York State Assembly in 198
[ترجمه گوگل]آدری آی ففر، زن مجلس، در سال 198 به عضویت مجلس ایالت نیویورک انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]کاترین آدری مری Pheffer در سال ۱۹۸ به عضویت مجلس ایالتی نیویورک انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But women's and religious groups have long succeeded in blocking a shift, and the bill's sponsor, State Assemblywoman Amy Paulin, said she expects this year will be no different.
[ترجمه گوگل]اما زنان و گروه‌های مذهبی مدت‌هاست که موفق شده‌اند جلوی یک تغییر را بگیرند و اسپانسر لایحه، نماینده مجلس ایالتی، امی پائولین، گفت که انتظار دارد امسال تفاوتی نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]اما گروه های زنان و گروه های مذهبی مدت ها است که موفق به مسدود کردن یک شیفت شده اند و حامی این لایحه، \"امی Paulin Paulin\"، گفت که انتظار دارد امسال هیچ تغییری ایجاد نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "The Games cost too much money, and they destroy the environment, " Assemblywoman Yoshiko Fukushi told The Associated Press.
[ترجمه گوگل]یوشیکو فوکوشی، نماینده مجلس، به آسوشیتدپرس گفت: «بازی ها هزینه زیادی دارند و محیط زیست را نابود می کنند
[ترجمه ترگمان]Assemblywoman Yoshiko Fukushi به اسوشیتد پرس گفت: \" این بازی ها پول زیادی دارند و محیط زیست را نابود می کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In June, Melissa’s mom, Bonnie Garcia, a former California State Assemblywoman, visited Washington.
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئن، مادر ملیسا، بانی گارسیا، نماینده سابق مجلس ایالت کالیفرنیا، از واشنگتن بازدید کرد
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئن، مادر ملیسا گارسیا، مادر سابق کالیفرنیا، از واشنگتن بازدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The talk will be moderated by the DUN Teratai assemblywoman - Jenice Lee Ying Ha.
[ترجمه گوگل]این گفتگو توسط یک زن مجلس DUN Teratai - جنیس لی ینگ ها (Jenice Lee Ying Ha) مدیریت خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی توسط the Teratai assemblywoman لی Ying (Jenice ها)تعدیل و تعدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The town, which is represented by a Republican congresswoman, a Republican state senator and a Republican assemblywoman, is not easily caricatured as a liberal enclave.
[ترجمه گوگل]این شهر که توسط یک نماینده جمهوری خواه کنگره، یک سناتور ایالتی جمهوری خواه و یک نماینده مجلس جمهوری خواه نمایندگی می شود، به آسانی به عنوان یک منطقه لیبرال کاریکاتور نمی شود
[ترجمه ترگمان]این شهر که نماینده کنگره جمهوری خواه کنگره، یک سناتور جمهوری خواه ایالت و یک حزب جمهوری خواه است، به آسانی به عنوان یک منطقه لیبرال ترسیم نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have informed my party leaders that I am determined to relinquish all my positions, as a Selangor State Exco Member as well as the State Assemblywoman for Bukit Lanjan.
[ترجمه گوگل]من به رهبران حزب خود اطلاع داده‌ام که مصمم هستم از تمام سمت‌های خود، به‌عنوان عضو Exco ایالت سلانگور و همچنین نماینده مجلس ایالتی بوکیت لانجان، صرف نظر کنم
[ترجمه ترگمان]من به رهبران حزب خود اطلاع دادم که مصمم هستم همه مناصب خود را از دست بدهم، به عنوان عضو شورای دولتی ایالت سلانگور و همچنین دولت Assemblywoman برای بوکیت Lanjan
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• female member of parliament
in the united states, an assemblywoman is a woman who is in an assembly of people who make laws.

پیشنهاد کاربران

نماینده مجلس ( زن )
assemblywoman ( n ) ( əˈsɛmbliˌwʊmən ) ( pl. assemblywomen əˈsɛmbliˌwɪmən ) =a woman who is an elected representative in a state assembly
assemblywoman

بپرس