assembler

/əˈsemblər//əˈsemblə/

معنی: همگذار
معانی دیگر: گرداور، گردهم آور

جمله های نمونه

1. A86 is an extremely high performance assembler as it can compile 1000 lines per second of assembly language code.
[ترجمه گوگل]A86 یک اسمبلر با کارایی بسیار بالا است زیرا می تواند 1000 خط در ثانیه کد زبان اسمبلی را کامپایل کند
[ترجمه ترگمان]A۸۶ عملکرد بسیار بالایی دارد زیرا می تواند ۱۰۰۰ خط در هر ثانیه کد زبان اسمبلی را کامپایل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Assembler is less computer orientated than machine code.
[ترجمه گوگل]اسمبلر نسبت به کد ماشین کمتر کامپیوتری است
[ترجمه ترگمان]Assembler کامپیوتر کمتری نسبت به کد ماشین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An assembler instruction will correspond to a frequently performed operation and represents many machine code instructions.
[ترجمه گوگل]یک دستورالعمل اسمبلر با عملیاتی که مکرر انجام می شود مطابقت دارد و بسیاری از دستورالعمل های کد ماشین را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک دستورالعمل assembler متناظر با عملیات مکرر اجرا شده و دستورالعمل های بسیاری از دستورالعمل ماشین را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Initially, two assemblers who were good friends were chosen by the research team.
[ترجمه گوگل]در ابتدا دو اسمبلر که دوستان خوبی بودند توسط تیم تحقیقاتی انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، دو assemblers که دوستان خوبی بودند توسط تیم تحقیقاتی انتخاب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Like machine code, assembler is computer specific.
[ترجمه گوگل]مانند کد ماشین، اسمبلر مختص کامپیوتر است
[ترجمه ترگمان]مانند کد ماشین، assembler یک کامپیوتر خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An assembler operation of conditional assembly and macro generation.
[ترجمه گوگل]یک عملیات اسمبلر مونتاژ شرطی و تولید کلان
[ترجمه ترگمان]یک عملیات assembler برای مونتاژ شرطی و تولید ماکرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An assembler or a compiler reads a complete source program and generates a complete object module.
[ترجمه گوگل]یک اسمبلر یا یک کامپایلر یک برنامه منبع کامل را می خواند و یک ماژول شی کامل تولید می کند
[ترجمه ترگمان]یک assembler یا کامپایلر یک برنامه منبع کامل را مطالعه کرده و یک ماژول هدف کامل را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Language processing program includes: assembler, explain the program compiled program.
[ترجمه گوگل]برنامه پردازش زبان شامل: اسمبلر، برنامه کامپایل شده را توضیح دهید
[ترجمه ترگمان]برنامه پردازش زبانی شامل موارد زیر است: assembler، برنامه گردآوری شده برنامه را توضیح دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An assembler language programmer writes one mnemonic instruction for each machine - level instruction.
[ترجمه گوگل]یک برنامه نویس به زبان اسمبلر برای هر ماشین در سطح یک دستور یادداشت می نویسد
[ترجمه ترگمان]یک برنامه نویس زبان assembler یک دستور mnemonic برای هر دستورالعمل سطح ماشین می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Assembler: A programming language in which one mnemonic source statement is coded for each machine - level instruction .
[ترجمه گوگل]اسمبلر: یک زبان برنامه نویسی که در آن یک دستور منبع یادمانی برای هر دستورالعمل سطح ماشین کدگذاری می شود
[ترجمه ترگمان]Assembler: یک زبان برنامه نویسی که در آن یک بیانیه منبع حافظه برای هر دستورالعمل سطح ماشین کدگذاری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When implementing a constructor or destructor in assembler, be sure to preserve the DL register.
[ترجمه گوگل]هنگام پیاده سازی سازنده یا تخریب کننده در اسمبلر، حتماً رجیستر DL را حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک سازنده یا destructor را در assembler اجرا می کنید، باید ثبت فرستنده سنج را حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With an assembler, each source statement is converted to a single machine - level instruction .
[ترجمه گوگل]با یک اسمبلر، هر دستور منبع به یک دستورالعمل در سطح ماشین تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]هر منبع با یک assembler، به یک دستور سطح ماشین واحد تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An assembler that executes on one computer but generates object code for a different computer.
[ترجمه گوگل]اسمبلری که روی یک کامپیوتر اجرا می شود اما کد شیء را برای کامپیوتر دیگری تولید می کند
[ترجمه ترگمان]An که روی یک کامپیوتر اجرا می شود اما کد object برای یک کامپیوتر متفاوت ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The . align operation tells the assembler to align the next instruction or declaration at a certain boundary.
[ترجمه گوگل] عملیات align به اسمبلر می گوید که دستورالعمل یا اعلان بعدی را در یک مرز مشخص تراز کند
[ترجمه ترگمان]The عمل align به the اجازه می دهد تا دستورالعمل یا بیانیه بعدی را در یک مرز مشخص با هم تراز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هم گذار (اسم)
assembler

تخصصی

[کامپیوتر] اسمبلر، همگذار، یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین را توسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان مشین تبدیل می کند، برنامه مترجم . - اسمبلر - برنامه کامپیوتری که زبان اسمبلی را به زبان ماشین تبدیل می کند
[ریاضیات] سر هم کننده، همگذار
[آب و خاک] همگذار

انگلیسی به انگلیسی

• one who assembles; assembly compiler, program which converts source code in the assembly programming language into machine language (computers)

پیشنهاد کاربران

Here are the root words, collocations, and derivatives of **ASSEMBLY**, along with five example sentences for each, progressing from easy to hard.
- - -
### **Root Word: ASSEMBLY**
**Meaning**: A group of people gathered for a common purpose or the act of putting things together.
...
[مشاهده متن کامل]

#### **Example Sentences:**
1. **The school had an assembly today. **
امروز در مدرسه یک جلسه برگزار شد. 🏫
2. **The workers finished the assembly of the machine. **
کارگران مونتاژ دستگاه را به پایان رساندند. 🏭
3. **The assembly of experts discussed the new law. **
مجمع کارشناسان درباره قانون جدید بحث کردند. ⚖️
4. **The national assembly will vote on the new policy next week. **
مجمع ملی هفته آینده در مورد سیاست جدید رأی خواهد داد. 🗳️
5. **The complex assembly of spacecraft requires advanced engineering skills. **
مونتاژ پیچیده فضاپیما نیاز به مهارت های پیشرفته مهندسی دارد. 🚀
- - -
### **Derivative: ASSEMBLE ( Verb ) **
**Meaning**: To gather together or to put together parts of something.
#### **Example Sentences:**
1. **The students assembled in the hall. **
دانش آموزان در سالن جمع شدند. 🏫
2. **He assembled the furniture by himself. **
او مبلمان را خودش سرهم کرد. 🛋️
3. **Scientists assembled data from various sources. **
دانشمندان داده ها را از منابع مختلف جمع آوری کردند. 📊
4. **The engineers assembled the robotic arm with precision. **
مهندسان بازوی رباتیک را با دقت سرهم کردند. 🤖
5. **A team of diplomats was assembled to negotiate the peace treaty. **
یک تیم از دیپلمات ها برای مذاکره درباره معاهده صلح گرد هم آمدند. 🌍🤝
- - -
### **Collocation: GENERAL ASSEMBLY**
**Meaning**: A formal meeting of members, often used for legislative or international organizations.
#### **Example Sentences:**
1. **The United Nations General Assembly meets annually. **
مجمع عمومی سازمان ملل هر سال تشکیل جلسه می دهد. 🌍
2. **All students attended the general assembly at school. **
همه دانش آموزان در مجمع عمومی مدرسه شرکت کردند. 🏫
3. **The general assembly voted on the new resolution. **
مجمع عمومی درباره قطعنامه جدید رأی گیری کرد. 🗳️
4. **The company’s general assembly discussed future investments. **
مجمع عمومی شرکت درباره سرمایه گذاری های آینده بحث کرد. 💼
5. **The general assembly of world leaders addressed global challenges. **
مجمع عمومی رهبران جهان به چالش های جهانی پرداخت. 🌐
- - -
### **Derivative: ASSEMBLY LINE**
**Meaning**: A manufacturing process where a product is assembled in steps by different workers or machines.
#### **Example Sentences:**
1. **Cars are made on an assembly line. **
خودروها روی خط مونتاژ ساخته می شوند. 🚗
2. **The workers on the assembly line must be fast. **
کارگران در خط مونتاژ باید سریع باشند. ⚙️
3. **The factory introduced a new robotic assembly line. **
کارخانه یک خط مونتاژ رباتیک جدید معرفی کرد. 🤖
4. **The efficiency of the assembly line reduced production costs. **
بهره وری خط مونتاژ هزینه های تولید را کاهش داد. 📉
5. **The introduction of automation in assembly lines revolutionized the industry. **
معرفی اتوماسیون در خطوط مونتاژ، صنعت را متحول کرد. 🔧💡
- - -
### **Collocation: LEGISLATIVE ASSEMBLY**
**Meaning**: A group of elected officials who make laws.
#### **Example Sentences:**
1. **The legislative assembly passed a new law. **
مجلس قانونگذاری یک قانون جدید تصویب کرد. ⚖️
2. **The members of the legislative assembly debated the issue. **
اعضای مجلس قانونگذاری درباره این موضوع بحث کردند. 🏛️
3. **The legislative assembly represents the voice of the people. **
مجلس قانونگذاری نماینده صدای مردم است. 🗣️
4. **A new bill was introduced in the legislative assembly. **
یک لایحه جدید در مجلس قانونگذاری مطرح شد. 📜
5. **The legislative assembly plays a crucial role in shaping national policies. **
مجلس قانونگذاری نقش مهمی در شکل دهی سیاست های ملی دارد. 🏛️📊
chatgpt

assembler 2 ( n ) =a program for changing instructions into machine code
assembler
assembler 1 ( n ) ( əˈsɛmblər ) =a person who assembles a machine or its parts, e. g. a car assembler.
assembler
assembler ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: هم گذار
تعریف: 1. برنامۀ مترجمی که دستورهای نوشته‏شده به زبان هم گذاری را به زبان ماشین ترجمه می‏کند|||2. زبان برنامه‏نویسی هم گذاری
مونتاژ کار

بپرس