ass

/ˈæs//æs/

معنی: ستیزه جو، ستیز گر، الاغ، خر
معانی دیگر: آدم احمق، بی شعور، بی خرد، (جانورشناسی) خر (از تیره ی equidae)، خر وحشی (equus asinus)، (امریکا - خودمانی و ناپسند)، کون، پیزی، الاه، ادم نادان و کند ذهن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a long-eared, usu. domesticated animal related to the horse; donkey.
مترادف: donkey
مشابه: burro, equine, hinny, jackass, mule

(2) تعریف: (informal) one who is or appears to be stupid.
مترادف: blockhead, chump, ding-a-ling, dolt, dope, dullard, fool, half-wit, idiot, imbecile, jackass, knucklehead, lamebrain, moron, nincompoop, ninny, numskull, sap, tomfool
مشابه: donkey, lout, lubber, lummox, oaf, simpleton

(3) تعریف: (vulgar slang) the buttocks as seen as a single part of the body; rear end.

جمله های نمونه

1. kick ass
(خودمانی) 1- اردنگ زدن،گوشمال دادن،در کونی زدن 2- (با زور و تهدید) وادار کردن،به هدف رساندن

2. kiss ass
(خودمانی ـ زننده ـ کون کسی را بوسیدن) خایه مالی کردن،چاپلوسی کردن

3. he made an ass of himself
خیلی الاغ بازی درآورد.

4. he tied the ass to the tree with its halter
او خر را با افسارش به درخت بست.

5. shapury mistook the ass for a deer and shot it!
شاپوری الاغ را با آهو عوضی گرفت و آنرا با تیر زد!

6. to make an ass of (oneself)
خریت کردن،الاغ بازی درآوردن،حماقت کردن

7. instead of a weapon, david used the jawbone of an ass
حضرت داود به جای اسلحه از آرواره ی الاغ استفاده کرد.

8. The fault of the ass must not be laid upon the packsaddle.
[ترجمه گوگل]تقصیر الاغ را نباید روی زین گذاشت
[ترجمه ترگمان]تقصیر الاغ نباید روی the گذاشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Better be the head of an ass than the tail of a horse.
[ترجمه امسا] سر یک الاغ باشی بهتر از اینه که دم اسب باشی
|
[ترجمه ب گنج جو] کله ی الاغ باش، دم اسب نباش.
|
[ترجمه گوگل]بهتر است سر الاغ باشد تا دم اسب
[ترجمه ترگمان] بهتره سر یه اسب باشه تا دم اسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wherever an ass falleth, there will he never fall again.
[ترجمه رضا] هرجا که خر خر شود دیگر هرگز سقوط نخواهدکرد
|
[ترجمه گوگل]هر جا که الاغی بیفتد، دیگر در آنجا سقوط نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]هر جا که خر خر شود، دیگر هرگز سقوط نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The ass wags his ears.
[ترجمه گوگل]الاغ گوش هایش را تکان می دهد
[ترجمه ترگمان]در حالی که گوش های خود را تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A book is a mirror ,if an ass peers into it,you can't expect an apostle to look out.
[ترجمه گوگل]کتاب یک آینه است، اگر الاغی به آن نگاه کند، نمی توان انتظار داشت که یک رسول به بیرون نگاه کند
[ترجمه ترگمان]یک کتاب، یک آینه است، اگر یک کون گنده در آن دخالت کند، تو نمی توانی انتظار داشته باشی که یک رسول به بیرون نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't make an ass out of yourself.
[ترجمه گوگل]از خودت دست و پا نکن
[ترجمه ترگمان]از خودت دفاع نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When the shooting started we hauled ass out of there.
[ترجمه گوگل]وقتی تیراندازی شروع شد ما الاغ را از آنجا بیرون آوردیم
[ترجمه ترگمان]وقتی که تیراندازی شروع شد، ما رو از اونجا بیرون کشیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We're gonna kick San Francisco's ass good tonight.
[ترجمه کیا] ما امشب روی تیم سانفرانسیکو رو کم میکنیم/ ما امشب دهن سانفراسیسکویی ها رو سرویس میکنیم
|
[ترجمه آرمان] امشب خوب در کونی ای به سنفرانسیسکویی ها میزنیم
|
[ترجمه پلنگ] ما امشب سانفرانسیسکویی هارو از کون میگاییم
|
[ترجمه جبار سینگ] امشب ننه ی سانفرانسیسکو رو می گاییم
|
[ترجمه گوگل]ما امشب سانفرانسیسکو را خوب می کنیم
[ترجمه ترگمان]امشب کون \"سانفرانسیسکو\" رو سرویس می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستیزه جو (اسم)
contestant, ass, bullhead, barrator, bullet head, hector, pettifogger, rooster, teaser, mule

ستیز گر (اسم)
ass, bullhead, barrator, bullet head, hector, pettifogger, rooster, teaser

الاغ (اسم)
ass, donkey, burro, moke

خر (اسم)
fool, dickey, dicky, ass, donkey, stupid person

انگلیسی به انگلیسی

• donkey; stupid person, asshole (slang); buttocks (vulgar slang)
an ass is an animal similar to a horse but smaller and with long ears.
you can call someone an ass when you think they have done something foolish.
your ass is your bottom; used in informal american english.

پیشنهاد کاربران

backyard noun
1 the buttocks US, 1972
• — Robert A. Wilson, Playboy’s Book of Forbidden Words, p. 23, 1972
2 the anus US, 1967
• — Dale Gordon, The Dominion Sex Dictionary, p. 25, 1967
back door; backdoor noun
1 the anus and rectum UK, 1694
• The other replied, “Lawd have mercy brother, I’d go in the back
door!” — Phyllis and Eberhand Kronhausen, Sex Histories of American College Men,
...
[مشاهده متن کامل]

1960
• I was forced to violate everything he has been taught to regard as
sacred, including the sanctity of his tiny back door. — Gore Vidal,
Myra Breckinridge, p. 231, 1968
• She says, “Sweetie, I ain’t gonna go three way with you for no sawbuck. You gotta gimme fifteen. ” He says, “I’ll spring for that if you
can guarantee a tight back door and quim. ” — Iceberg Slim ( Robert Beck ) ,
Doom Fox, p. 6, 1978
• So let her explore your back door, then you can do hers — The Village
Voice, 24th August 1999

کرسی. کفل و سرین سیم بدنان. ( ناظم الاطباء ) .
Ass: کون
Butt:باسن
( ذوالنجمة ) ذوالنجمة. [ ذُن ْ ن َ م َ ] ( ع اِ مرکب ) خر. ( منتهی الارب ) . و در تاج العروس ذیل کلمه نجمة آمده است : و النجمه بالفتح و یحرک. . . نبت معروف فی البادیة، قال ابوعبید: السرادیح اماکن لینة تنبت النجمة و النصی قال والنجمة شجرة تنبت ممتدة علی وجه الارض اوالمحرکة غیرالساکنة و انما هما نبتان فالنجمة شجیرة خضراء کأَنها اول بذر الحب حین یخرج صفارا و بالتحریک شی ینبت فی اصول النخلة. . . و قال ابوعمرو الشیبانی : الثیل یقال له النجم والواحدة نجمة و قال ابوحنیفة الثیل والنجمة و العکرش کله شی واحد و انما قال الشاعر ذلک لأَن َّ الحمار اذا اراد ان یقلع النجمة من الارض و کدمها ارتدت خصیتاه الی مؤخره و قال الازهری النجمة لها قضبة تفترش الارض افتراشا و شاهد النجم قول زهیر:
...
[مشاهده متن کامل]

مکلل باصول النجم تنسجه
ریح خریق لضاحی مائه حبک.
و من المجاز ذوالنجمة لقب الحمار لانه یحبها کما فی الاساس.

Ass
همان باسن یا کون
تو تمام جمله ها معنی اش فرق میکند
هم معنی هر است و هم باسن
وجه اشتراک باسن و خر از نظر ظاهری
به صورت بیضی بودن آن است .
ونیز از نظر عملکردی همان چرخش و چرخیدن ان است .
خر در کوردی به معنای چرخیدن است .
وبه هر چیز گوی مانندی خریلک می گویند.
ونیز در خورشید یا خور یا خر
خر در خورشید به معنای چرخیدن است
۱ - باسن، ک*ن، نشیمنگاه
۲ - الاغ، خر
۳ - خنگ، آدم بیشعور و. . .
Asshole
به معنی سوراخ باسن ( کنایه از آدم نفهم و احمق )
هم به معنی الاغ بکار میره هم به معنای باسن ، به عنوان فحش هم استفاده میشه
اگه خواستین تو مکالمه به حیوون الاغ اشاره کنید بهتره donkey رو بکار ببرین
کون
باسن
مقعد
سوراخ باسن
بیشعور
بی خاصیت
انواع فحش های دنیا
لُمبهِ
۱. الاغ - خر
۲. باسن
۳. داغون - زاقارت - مزخرف
◀️The song is ass : آهنگه داغونیه
◀️Camerawork is ass : کار فیلمبرداری افتضاحه
🔴Having the condition of being undesirable.
◀️Dude, Genovese drug store is so ass.
. A giant ass

در انگلیسی "ass" یک کلمه فحش ( به معنای بی ادبی و بد آن ) است. "butt" کلمه بی ادبی نیست.
به عنوان مثلا یک خانم بخواهد از این کلمه استفاده کند باید از butt استفاده کند که بجای کلمه "ass" کمتر معنای زشت آن را میدهد
my boss touched my butt at work
در حال حال منظور هر دو یکسان است.
کون یا باسن
1 باسن، کون خودمان
2 خر یا الاغ
Kiss the ass چاپلوسی کردن نمیشود یک فحش انگلیسی است .
Ass باسن هم نمیشود کون میشود .
ass به معنای باسن یا الاغ میباشد و بیشتر در اصطلاحات به معنای باسن است ( گفتاری - خودمونی ) بی ادبی نباشه به معنای کون میباشد.

چاره .
مثال : had no ass = چاره ای نیست
به معنای خر هم می شود اما جایی نگویید چون معنی اصلی اش باسن ، نشیمنگاه یا همان کون خودمان است.
Kiss my ass اصتلاحی هست یعنی چاپلوسی کردن
به معنی �الاغ�
همان طور که یکی از قصه های هزار و یک شب قصه گاو و الاغ است.
Bull and the Ass
باسن، نشیمنگاه، ( خودمانی )
حماقت نکن . خریت نکن
خودمانی
کون
یکی از معانی ass نشیمنگاه می باشد! ( ماتحت )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس