1. The would-be statesman is now an aspirant escapologist.
[ترجمه گوگل]سیاستمدار بالقوه اکنون یک گریزشناس مشتاق است
[ترجمه ترگمان]این سیاست مدار باید در حال حاضر an escapologist باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The aspirant towards a more spiritual way of life will be thrown entirely off the scent.
[ترجمه گوگل]مشتاق به سمت یک شیوه زندگی معنوی تر، به طور کامل از عطر دور می شود
[ترجمه ترگمان]جویا رسیدن به یک روش معنوی بهتر از زندگی محو خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is a nave aspirant party leader, though, who pins his faith to gratitude.
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک رهبر مشتاق حزب است که ایمان خود را به سپاسگزاری می چسباند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این یک رهبر حزب nave aspirant است که ایمان خود را به حق شناسی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Responsible, aspirant, have a good character, best engage in trade business.
[ترجمه گوگل]مسئولیت پذیر، مشتاق، دارای شخصیت خوبی است، بهترین کار را در تجارت تجاری انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]مسئول، aspirant، دارای یک شخصیت خوب است، بهتر است در تجارت تجاری شرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Naturally, the spiritual aspirant must do more than drink his own piddle every day.
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، مشتاق معنوی باید بیش از نوشیدن هر روز پیدل خود را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]طبیعی است که هر روز حروف الفبا را با خوراک گوشت خود می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Any aspirant to the presidency here must be seriously rich.
[ترجمه گوگل]هر متقاضی برای ریاست جمهوری در اینجا باید به طور جدی ثروتمند باشد
[ترجمه ترگمان]هر گونه اشاره ای به ریاست جمهوری در اینجا باید به طور جدی ثروتمند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Two aspirant, Jesuit, two counter - revolutionary group, when they coexist, each other is collude, mutual argue.
[ترجمه گوگل]دو مشتاق، یسوعی، دو گروه ضد انقلابی، وقتی با هم همزیستی می کنند، همدیگر تبانی می کنند، با هم بحث می کنند
[ترجمه ترگمان]دو aspirant، یک یسوعی، دو گروه ضد انقلابی، زمانی که با یکدیگر هم زیستی دارند، هر یک با یکدیگر تبانی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Finally, I sincerely hope every positive and aspirant friend can absorb some nutrition from my blog.
[ترجمه گوگل]در نهایت، من صمیمانه امیدوارم هر دوست مثبت و مشتاق بتواند مقداری مواد مغذی را از وبلاگ من جذب کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، من صادقانه امیدوارم که هر دوست مثبت و aspirant بتواند برخی از مواد غذایی را از وبلاگ من جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They appeal to and are priced for, India's aspirant middle class.
[ترجمه گوگل]آنها برای طبقه متوسط مشتاق هند جذاب هستند و برای آنها قیمت گذاری شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها درخواست استیناف می دهند و برای طبقه متوسط aspirant هند قیمت گذاری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Leader: members: diligent aspirant group slogan: have a heart, to advance the success!
[ترجمه گوگل]رهبر: اعضا: مشتاق کوشا شعار گروه: قلب داشته باش، برای پیشبرد موفقیت!
[ترجمه ترگمان]رهبر: اعضای سخت کوش: شعار گروه: قلبی داشته باشید، موفقیت را افزایش دهید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The article emphasizes the capital from agriculture to aspirant travel to investigate.
[ترجمه گوگل]این مقاله بر سرمایه از کشاورزی تا سفر مشتاق برای بررسی تاکید دارد
[ترجمه ترگمان]این مقاله بر سرمایه حاصل از کشاورزی تا aspirant برای تحقیق تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Just so, an aspirant does not suffer if he has discrimination, dispassion, and faith in the guru's words.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، یک مشتاق اگر تبعیض، بیتفاوتی و ایمان به سخنان مرشد داشته باشد، رنج نمیبرد
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، اگر او تبعیض و ایمان و ایمان به سخنان استاد داشته باشد، aspirant رنج نمی برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The concentration of the true spiritual aspirant is attained though faith, energy, recollectedness absorption and illumination.
[ترجمه گوگل]تمرکز آرزوی معنوی واقعی از طریق ایمان، انرژی، جذب خاطر و اشراق به دست می آید
[ترجمه ترگمان]تراکم معنوی واقعی با وجود ایمان، انرژی، جذب سطحی و روشنایی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For three days India's most cosmopolitan city and aspirant international financial centre echoed with gunfire.
[ترجمه گوگل]برای سه روز جهانی ترین شهر هند و مرکز مالی بین المللی مشتاق با شلیک گلوله طنین انداز بود
[ترجمه ترگمان]به مدت سه روز، most شهر بین المللی هند و مرکز مالی بین المللی aspirant با شلیک گلوله صحبت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید