asphyxia

/æsˈfɪksiə//æsˈfɪksiə/

معنی: خفگی، خفقان، خفه، اختناق، خناق، خناک
معانی دیگر: خفگی (در اثر کمبود اکسیژن و زیادی دی اکسیدکربن در خون)، طب خناق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: asphyxial (adj.)
• : تعریف: a lack of oxygen or excess of carbon dioxide in the lungs that results in suffocation.

جمله های نمونه

1. Death was due to asphyxia through smoke inhalation.
[ترجمه گوگل]مرگ به دلیل خفگی ناشی از استنشاق دود بود
[ترجمه ترگمان]مرگ ناشی از خفگی با استنشاق دود بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cause of death is asphyxia, and one expects to find the usual signs of this.
[ترجمه گوگل]علت مرگ خفگی است و فرد انتظار دارد علائم معمول آن را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]علت مرگ asphyxia است و انتظار می رود که یکی از نشانه های معمول این مرگ را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In cases of asphyxia the blood pressure rises to such an extent that the tiny blood vessels in the teeth burst.
[ترجمه گوگل]در موارد خفگی فشار خون به حدی بالا می رود که رگ های خونی ریز دندان می ترکد
[ترجمه ترگمان]در مواردی که فشار خون به حدی افزایش می یابد که رگ های خونی کوچک در دندان ها منفجر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Asphyxia in labour and immaturity are more directly affected by obstetric and paediatric management.
[ترجمه گوگل]آسفیکسی در زایمان و نابالغی به طور مستقیم تحت تأثیر مدیریت مامایی و اطفال قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]asphyxia در کار و عدم بلوغ به طور مستقیم تحت تاثیر مدیریت اطفال و اطفال قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To analyze obstetrical factors of neonatal asphyxia so as to reduce the incidence.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل عوامل مامایی خفگی نوزادان به منظور کاهش بروز
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل عوامل obstetrical (neonatal)نوزادان (neonatal)به گونه ای که میزان رخداد را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion:Asphyxia complicated with multi-organ damage is the major cause of death for perinatal neonatus and early prevention and treatment are important.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: آسفیکسی عارضه‌دار با آسیب چند عضوی، علت اصلی مرگ و میر نوزادان پری ناتال است و پیشگیری و درمان زودهنگام حائز اهمیت است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: asphyxia با آسیب چند عضوی مشکل اصلی مرگ for neonatus است و پیش گیری و درمان اولیه مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To investigate the affects of perinatal asphyxia on the renal blood flow of newborn.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر خفگی پری ناتال بر جریان خون کلیوی نوزادان
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر perinatal بر روی جریان خون کلیه نوزاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lamaze breathing birth; birth pangs; postpartum hemorrhage; asphyxia; cesarean section.
[ترجمه گوگل]تولد تنفس لاماز; درد زایمان؛ خونریزی پس از زایمان؛ خفگی؛ سزارین
[ترجمه ترگمان]تولد تنفس، درده ای زایمان، خونریزی بعد از زایمان، خفگی، سزارین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To investigate the cause of fetal asphyxia of mothers with intrahepatic cholestasis of pregnancy ( ICP ).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی علت خفگی جنین در مادران مبتلا به کلستاز داخل کبدی حاملگی (ICP)
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد علت of جنین مادران با intrahepatic cholestasis از حاملگی (ICP)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Oxygen levels below 1 5% may cause asphyxia. Carbon dioxide exposure can cause nausea and respiratory problems. High concentrations may cause vasodilation leading to circulatory collapse.
[ترجمه گوگل]سطح اکسیژن کمتر از 15% ممکن است باعث خفگی شود قرار گرفتن در معرض دی اکسید کربن می تواند باعث تهوع و مشکلات تنفسی شود غلظت های بالا ممکن است باعث اتساع عروق شود که منجر به فروپاشی گردش خون می شود
[ترجمه ترگمان]سطح اکسیژن زیر ۱ درصد ممکن است باعث asphyxia شود قرار گرفتن دی اکسید کربن می تواند موجب تهوع و مشکلات تنفسی شود غلظت بالا ممکن است باعث ریزش vasodilation شود که منجر به فروپاشی گردش خون می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Intrapartum asphyxia is also more common in the postdates pregnancy.
[ترجمه گوگل]خفگی حین زایمان نیز در بارداری های پس از موعد شایع تر است
[ترجمه ترگمان]Intrapartum asphyxia نیز در دوران بارداری postdates رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To summarize 46 cases of severe neonatal asphyxia recovery and nursing.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه 46 مورد آسفیکسی شدید نوزادان بهبود و پرستاری
[ترجمه ترگمان]برای خلاصه کردن ۴۶ مورد از نوزادان شدید زایمان و پرستاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To analyze blood sugar level of asphyxia neonate in 120 cases so as to manifest the importance of monitoring asphyxial newborn infant's blood sugar level.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل سطح قند خون نوزادان مبتلا به خفگی در 120 مورد به منظور آشکارسازی اهمیت نظارت بر سطح قند خون نوزاد خفگی نوزاد
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل سطح قند خون asphyxia neonate در ۱۲۰ مورد به طوری که اهمیت نظارت بر سطح قند خون نوزاد نوزاد را نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If treatment fails sometimes on adrenaline and asphyxia there should be an immediate tracheotomy.
[ترجمه گوگل]اگر درمان گاهی در مورد آدرنالین و خفگی با شکست مواجه شد، باید تراکئوتومی فوری انجام شود
[ترجمه ترگمان]اگر درمان گاهی در آدرنالین و asphyxia شکست می خورد، باید یک عمل نای بری فوری انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خفگی (اسم)
asphyxia, suffocation, asphyxiation, despondency, sadness

خفقان (اسم)
asphyxia, suffocation, throbbing, palpitation

خفه (اسم)
asphyxia, suffocation, asthma

اختناق (اسم)
asphyxia, suffocation, strangulation, choke

خناق (اسم)
croup, asphyxia, diphtheria

خناک (اسم)
croup, asphyxia, diphtheria

انگلیسی به انگلیسی

• lack of oxygen caused by disruption of breathing, suffocation
asphyxia is death or loss of consciousness caused by being unable to breathe properly.

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : a/sphyxia ✅ تلفظ واژه: as - FIK - sē - a ✅ معادل فارسی و توضیح واژه: خفگی: کمبود اکسیژن در اثر قطع تنفس ✅ اجزاء و عناصر واژه در پزشکی: -
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : asphyxiate
✅️ اسم ( noun ) : asphyxia / asphyxiation / asphyxiant
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
[پزشکی] خفگی: آسفیکسی، کمبود اکسیژن در اثر قطع تنفس
asphyxia ( پزشکی )
واژه مصوب: خفگی 1
تعریف: تغییرات بیماری‏شناختی ناشی از فقدان اکسیژن در هوای تنفسی

بپرس