اسم ( noun )
• (1) تعریف: a sticky brown to black bituminous substance, occurring naturally or obtained as a by-product of refining petroleum and coal tar, and used for paving, roofing, and waterproofing.
• مشابه: pitch
• مشابه: pitch
- Shingles made with asphalt are a popular roofing material.
[ترجمه گوگل] زونا ساخته شده با آسفالت یک مصالح سقفی محبوب است
[ترجمه ترگمان] آسفالت کردن با آسفالت یک مصالح پشت بام معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آسفالت کردن با آسفالت یک مصالح پشت بام معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a mixture of this substance with gravel or sand, used mainly for paving.
- Most of the roads around here are paved with asphalt.
[ترجمه گوگل] بیشتر جاده های اطراف اینجا آسفالت شده است
[ترجمه ترگمان] بیشتر جاده های اطراف اینجا آسفالت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بیشتر جاده های اطراف اینجا آسفالت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: made of, containing, or pertaining to asphalt.
- an asphalt road
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: asphalts, asphalting, asphalted
مشتقات: asphaltic (adj.)
حالات: asphalts, asphalting, asphalted
مشتقات: asphaltic (adj.)
• : تعریف: to pave or cover with asphalt.