1. they look askance at our motives
آنان نسبت به انگیزه های ما بدگمان هستند.
2. when i mentioned her name, she looked at me askance
اسم او را که آوردم به من از گوشه ی چشم نگاه کرد.
3. They have always looked askance at the western notion of democracy.
[ترجمه گوگل]آنها همیشه به مفهوم غربی دموکراسی با کج نگاه کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه به مفهوم غربی دموکراسی نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A waiter looked askance at Ellis's jeans.
[ترجمه گوگل]پیشخدمتی با کج به شلوار جین الیس نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]پیشخدمتی به سمت شلوار جین الیس نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She looked at me rather askance when I suggested a swim in the nude.
[ترجمه گوگل]وقتی به من پیشنهاد دادم با لباس برهنه شنا کنم، او خیلی خفه به من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که از گوشه چشم به من نگاه می کرد، از گوشه چشم به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The opposition party looked askance at most of the government's proposed policies.
[ترجمه گوگل]حزب اپوزیسیون به اکثر سیاستهای پیشنهادی دولت با تعجب نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]حزب مخالف با تردید به بیشتر سیاست های پیشنهادی دولت نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She looked askance at him when he began to eat before everybody else.
[ترجمه گوگل]وقتی او قبل از دیگران شروع به غذا خوردن کرد، با کج به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به خوردن غذا در مقابل دیگران کرد، او از گوشه چشم به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The tradition that you came from often looked askance at constitutions(sentence dictionary), regarding them as mere pieces of paper.
[ترجمه گوگل]سنتی که شما از آن سرچشمه میگیرید، اغلب به قوانین اساسی (فرهنگ جملات) با دقت نگاه میکرد و آنها را صرفاً تکههای کاغذ میدانست
[ترجمه ترگمان]این سنت که شما از آن اومدید اغلب به طور غیر قانونی به قانون اساسی (فرهنگ لغت مجازات)نگاه می کند و آن ها را به عنوان یک تکه کاغذ در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It often looked askance at the mainland.
[ترجمه گوگل]اغلب به سرزمین اصلی کج نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]اغلب به پایین به سرزمین اصلی نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Sometimes they would look askance at what I had thrown on.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آنها به آنچه که من روی آن انداخته بودم با تعجب نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]گاهی از گوشه چشم به چیزی که من روی آن انداخته بودم نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Weak, inexperienced and friendless, they are eyed askance by even their fellow pulleys.
[ترجمه گوگل]ضعیف، بیتجربه و بیرفیق، حتی توسط قرقرههای همکارشان به آنها خیره میشوند
[ترجمه ترگمان]با آنکه ضعیف و بی کس و در عین حال دوست و بی کس و تنها هستند، از گوشه چشم با قرقره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They looked askance at her suggestion.
[ترجمه گوگل]آنها به پیشنهاد او با تعجب نگاه کردند
[ترجمه ترگمان]نا دین به پیشنهاد او نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They looked askance at us there and talked with their heads close together.
[ترجمه گوگل]آنها در آنجا با کج به ما نگاه می کردند و با سرهای نزدیک به هم صحبت می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از گوشه چشم به ما نگاه کردند و با سرهایشان به هم نزدیک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Of course nobody looked askance at that sort of thing in Chengtu.
[ترجمه گوگل]البته هیچ کس به این چیزها در چنگتو کج نگاه نمی کرد
[ترجمه ترگمان]البته کسی از گوشه چشم به این جور چیزها نگاه نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید