asinine

/ˈæsəˌnaɪn//ˈæsɪnaɪn/

معنی: نادان، ابله
معانی دیگر: احمقانه، نابخردانه، وابسته به خر، الاغ مانند، بی شعور، خرصفت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: asininely (adv.), asininity (n.)
(1) تعریف: silly or willfully stupid.
متضاد: judicious, sensible
مشابه: crackbrained, dumb, fatuous, foolish, idiotic, imbecile, nonsensical, ridiculous, silly, stupid, unwise

- You should ignore that fool and his asinine remarks.
[ترجمه گوگل] شما باید به آن احمق و سخنان احمقانه او چشم پوشی کنید
[ترجمه ترگمان] باید اون احمق و asinine رو نادیده بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: pertaining to or resembling an ass.
مشابه: equine, foolish

جمله های نمونه

1. what an asinine thought!
چه فکر احمقانه ای !

2. What an asinine thing to say!
[ترجمه گوگل]چه حرف احمقانه ای!
[ترجمه ترگمان]چه چیز احمقانه ای!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No, not the World Series, but the asinine bets politicians make at this time of the year.
[ترجمه گوگل]نه، نه سری جهانی، بلکه شرط‌بندی‌هایی که سیاستمداران در این زمان از سال انجام می‌دهند
[ترجمه ترگمان]نه، نه سری مسابقات جهانی، بلکه the که سیاستمداران در این زمان از سال تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What an asinine remark!
[ترجمه گوگل]چه اظهار نظر مسخره ای!
[ترجمه ترگمان]چه حرف احمقانه ای!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The athletic ability for a 7 footer is asinine. He's going to be great, not good.
[ترجمه گوگل]توانایی ورزشی برای یک فوتر 7 آسینین است او عالی خواهد شد، خوب نیست
[ترجمه ترگمان]توانایی ورزشی برای یک ۷ asinine است او بزرگ خواهد شد، نه خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Result, be cut off bridle asinine spirit away.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بریده می شود افسار آسینین روح دور
[ترجمه ترگمان] نتیجه، این روحیه احمقانه رو از بین ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Because asinine leg is too long, not be be impassable, however asinine ear is too long.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پای آسینین خیلی بلند است، غیر قابل عبور نباشد، با این حال گوش آسینین خیلی بلند است
[ترجمه ترگمان]چون پای احمق بیش از حد طولانی است، ممکن نیست تا این حد غیرقابل عبور باشد، هر چند صدای گوش asinine خیلی بلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He sells soya bean asinine tie on a tree.
[ترجمه گوگل]او کراوات آسینین دانه سویا را روی درخت می فروشد
[ترجمه ترگمان]اون یه کراوات احمقانه یه سویا رو به یه درخت میفروشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is an asinine discussion.
[ترجمه گوگل]این یک بحث بی اساس است
[ترجمه ترگمان] بحث احمقانه آیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Other bands don't: they eschew the arty deliberations of the underground in favour of an all-out assault upon preconceptions and asinine posturing.
[ترجمه گوگل]گروه‌های دیگر این کار را نمی‌کنند: آن‌ها از تاملات هنرمندانه زیرزمینی اجتناب می‌کنند و به نفع حمله همه جانبه به پیش‌داوری‌ها و حالت‌های غیرطبیعی هستند
[ترجمه ترگمان]گروه های دیگر این کار را نمی کنند: آن ها به arty و arty که در زیر زمین قرار گرفته اند، مورد هجوم قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We are not Duke Hsiang of Sung and have no use for his asinine ethics.
[ترجمه گوگل]ما دوک هسیانگ سونگ نیستیم و هیچ فایده‌ای از اخلاقیات بی‌نظیر او نداریم
[ترجمه ترگمان]ما دوک Hsiang نیستیم و از اصول اخلاقی asinine استفاده نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I hope you win their appeal and throw this asinine verdict out.
[ترجمه گوگل]امیدوارم برنده درخواست تجدیدنظر آنها شوید و این حکم غیر واقعی را بیرون بیندازید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم درخواست their رو ببری و این حکم احمقانه رو لغو کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I must have been insane to listen to your asinine gibberish!
[ترجمه گوگل]من باید دیوانه شده باشم که به حرفهای بیهوده شما گوش کنم!
[ترجمه ترگمان]من باید دیوونه می شدم که به حرف های احمقانه شما گوش بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Calendar is given priority to with animal picture, the asinine picture that Mr. Zhao cooperates with Huang Zhou is very sapid. Original, mr.
[ترجمه گوگل]تقویم با عکس حیوانات در اولویت قرار دارد، تصویری که آقای ژائو با هوانگ ژو همکاری می کند بسیار ناب است اورجینال آقای
[ترجمه ترگمان]تقویم برای مقایسه با تصویر حیوانات اولویت داده شده است تصویر asinine که آقای ژایو با Huang هم کاری می کند، بسیار خطرناک است اصلی، اقای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نادان (صفت)
silly, inept, simple, unlettered, apish, ignorant, foolish, unwise, asinine, thickheaded, witless, untaught, self-blinded

ابله (صفت)
silly, fool, foolish, asinine, fat-witted

انگلیسی به انگلیسی

• stupid; resembling an ass
someone or something that is asinine is very foolish; a literary word.

پیشنهاد کاربران

( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 )
( formal )
🖊 توضیح: extremely stupid or foolish
🔍 مترادف: stupid
💡 معادل فارسی: احمقانه، ابلهانه
✅ مثال: I must have been insane to listen to your asinine gibberish
asinine
به شدت احمقانه - بسیار ابلهانه
تلفظ : اَسِ ناین
adjective
[more asinine; most asinine] formal :
🔴 very stupid and silly
◀️ That is the most asinine [=foolish, ridiculous] joke I've ever heard
...
[مشاهده متن کامل]

◀️a completely asinine question
◀️ Reminds me of the one where the girl accidentally shoots her cousin and then kill herself. It'd all have been avoided if people weren't absolute morons ( playing with a deadly weapon, whether you think it's loaded or not, is asinine ) . So glad this dude didn't lose his life over something las stupid as that, but his life is probably comepletely and irreversibly changed for the worse. So sad.

احمقانه
Those trolls' asinine questions
احمقانه، ابلهانه
Asinine derives from the Latin asinus, which means "stupid, " but also "like an ass or donkey. "
خرصفت، خر مانند

بپرس